تا به حال به این فکر کردهاید که هنگام سفر به کشورهای انگلیسیزبان یا حتی تعامل با مسافران خارجی، چقدر دانستن اصطلاحات حمل و نقل به انگلیسی میتواند زندگی شما را راحتتر کند؟ از پرسیدن مسیر در یک شهر جدید گرفته تا رزرو تاکسی یا خرید بلیط قطار، اصطلاحات مرتبط با حمل و نقل بخشی ضروری از مهارتهای زبان انگلیسی هستند که هر زبانآموزی باید بر آنها مسلط باشد. این مهارت نهتنها سفرهای شما را آسانتر میکند، بلکه در بسیاری از موقعیتهای شغلی یا تحصیلی نیز به شما کمک خواهد کرد.
اگر به دنبال یادگیری اصولی زبان انگلیسی از پایه تا پیشرفته هستید، موسسه زبان نگار بهترین انتخاب برای شماست. این موسسه با بهرهگیری از اساتید برجسته، دورههای متنوع حضوری، آنلاین و کلاس های خصوصی و استفاده از کتابهای آموزشی روز دنیا، مسیر یادگیری شما را هموار میکند. علاوه بر این، خدمات مشاوره تخصصی و رایگان موسسه زبان نگار به شما کمک میکند تا با توجه به نیازها و اهداف خود، بهترین دوره آموزشی را انتخاب کنید.
در ادامه این مقاله، با پرکاربردترین اصطلاحات حمل و نقل به انگلیسی آشنا خواهید شد که میتوانید بلافاصله آنها را در زندگی روزمره یا سفرهای بینالمللی خود به کار ببرید. پس با ما همراه باشید و قدمی مؤثر در تقویت مهارتهای زبان انگلیسی خود بردارید.
اولین قدم برای شروع⁏ آماده اید؟
اصطلاحات مربوط به حملونقل عمومی
حملونقل عمومی یکی از رایجترین روشهای جابهجایی در شهرهای بزرگ است، و آشنایی با اصطلاحات مربوط به این حوزه میتواند تجربه سفرهای شهری شما را سادهتر و لذتبخشتر کند. در ادامه، لیستی از پرکاربردترین اصطلاحات به همراه معانی و مثالهایی برای درک بهتر آورده شده است.
مثال های کاربردی از اصطلاحات حملونقل عمومی
اصطلاح (به انگلیسی) | ترجمه به فارسی | مثال (به انگلیسی) | ترجمه مثال به فارسی |
---|---|---|---|
Bus stop | ایستگاه اتوبوس | Where is the nearest bus stop? | نزدیکترین ایستگاه اتوبوس کجاست؟ |
Subway/Metro | مترو | I usually take the subway to work. | من معمولاً با مترو به محل کار میروم. |
Train schedule | برنامه حرکت قطارها | Do you have a copy of the train schedule? | آیا برنامه حرکت قطارها را دارید؟ |
Cab/Taxi fare | کرایه تاکسی | How much is the taxi fare to the airport? | کرایه تاکسی تا فرودگاه چقدر است؟ |
One-way ticket | بلیت یکطرفه | I need a one-way ticket to New York. | یک بلیت یکطرفه به نیویورک میخواهم. |
Return ticket | بلیت رفت و برگشت | Can I buy a return ticket for tomorrow? | آیا میتوانم بلیت رفت و برگشت برای فردا بخرم؟ |
Commuter train | قطار شهری | The commuter train arrives every 15 minutes. | قطار شهری هر ۱۵ دقیقه یکبار میآید. |
Transfer station | ایستگاه انتقال | You need to change trains at the transfer station. | باید در ایستگاه انتقال قطار عوض کنید. |
Ticket vending machine | دستگاه فروش بلیت | Buy your ticket at the vending machine before boarding. | قبل از سوار شدن، بلیت خود را از دستگاه فروش بگیرید. |
Exact fare only | فقط کرایه دقیق | This bus requires exact fare only. | این اتوبوس فقط کرایه دقیق را قبول میکند. |
مرتبط بخوانید: اصطلاحات انگلیسی پرکاربرد و ضروری برای تسلط بر زبان در سریعترین زمان
درخواست مشاوره
اصطلاحات مربوط به حملونقل هوایی
حملونقل هوایی یکی از رایجترین روشهای جابهجایی بینالمللی است. آشنایی با اصطلاحات این حوزه به شما کمک میکند تا تجربه سفر با هواپیما را آسانتر و بدون دغدغه انجام دهید. در این بخش، به معرفی مهمترین اصطلاحات مرتبط با حملونقل هوایی به همراه معانی و مثالهایی میپردازیم.
جدول اصطلاحات حملونقل هوایی
اصطلاح (به انگلیسی) | ترجمه به فارسی | مثال (به انگلیسی) | ترجمه مثال به فارسی |
---|---|---|---|
Boarding pass | کارت پرواز | Please show your boarding pass at the gate. | لطفاً کارت پرواز خود را در دروازه نشان دهید. |
Departure gate | دروازه خروج | Which departure gate should I go to? | باید به کدام دروازه خروج بروم؟ |
Baggage claim | محل تحویل بار | The baggage claim area is on the first floor. | محل تحویل بار در طبقه اول است. |
Carry-on luggage | بار دستی | Passengers are allowed one carry-on luggage. | مسافران مجاز به داشتن یک بار دستی هستند. |
Check-in counter | پیشخوان پذیرش | You need to check in at the counter two hours before departure. | باید دو ساعت قبل از پرواز در پیشخوان پذیرش ثبتنام کنید. |
Economy class | کلاس اقتصادی | I booked an economy class ticket for the flight. | من بلیت کلاس اقتصادی برای پرواز رزرو کردم. |
Flight delay | تأخیر پرواز | The flight delay is due to bad weather conditions. | تأخیر پرواز به دلیل شرایط بد آبوهوایی است. |
Layover | توقف میانپرواز | I have a three-hour layover in Dubai. | من سه ساعت توقف میانپرواز در دبی دارم. |
Overhead bin | محفظه بالای سر | Please place your carry-on bag in the overhead bin. | لطفاً کیف دستی خود را در محفظه بالای سر قرار دهید. |
Seatbelt sign | علامت بستن کمربند ایمنی | The seatbelt sign is on, please remain seated. | علامت کمربند ایمنی روشن است، لطفاً نشسته بمانید. |
مرتبط بخوانید: اصطلاحات روزمره انگلیسی
درخواست مشاوره
اصطلاحات مربوط به سفرهای جادهای
سفرهای جادهای یکی از محبوبترین انواع مسافرتها هستند. اگر قصد دارید بهصورت مستقل یا با خانواده به یک سفر جادهای بروید، آشنایی با اصطلاحات مربوط به این نوع سفر میتواند بسیار کمککننده باشد. در ادامه به معرفی اصطلاحات کلیدی و مهم در این حوزه میپردازیم.
مثال های کاربردی از اصطلاحات سفرهای جادهای
اصطلاح (به انگلیسی) | ترجمه به فارسی | مثال (به انگلیسی) | ترجمه مثال به فارسی |
---|---|---|---|
Road trip | سفر جادهای | We are planning a road trip across the country. | ما در حال برنامهریزی برای سفر جادهای در سراسر کشور هستیم. |
Highway/Freeway | بزرگراه | Take the highway to get there faster. | برای رسیدن سریعتر از بزرگراه استفاده کن. |
Rest stop | توقفگاه استراحت | Let’s stop at the next rest stop for a quick break. | بیایید در توقفگاه بعدی کمی استراحت کنیم. |
Gas station | پمپ بنزین | Is there a gas station nearby? | آیا این نزدیکیها پمپ بنزین وجود دارد؟ |
Toll road | جاده دارای عوارض | We need cash to pay for the toll road. | برای پرداخت عوارض جادهای به پول نقد نیاز داریم. |
Scenic route | مسیر دیدنی | Let’s take the scenic route to enjoy the view. | بیایید از مسیر دیدنی برویم تا از منظره لذت ببریم. |
Road map | نقشه جادهای | I always keep a road map in my car for emergencies. | من همیشه یک نقشه جادهای در ماشینم دارم. |
Hitchhiking | رایگانسواری | Hitchhiking can be dangerous if you’re not careful. | رایگانسواری میتواند خطرناک باشد اگر دقت نکنید. |
Traffic jam | ترافیک سنگین | We got stuck in a traffic jam for over an hour. | ما بیش از یک ساعت در ترافیک سنگین گیر کردیم. |
Car rental | اجاره خودرو | We decided to use a car rental service for the trip. | ما تصمیم گرفتیم از خدمات اجاره خودرو برای سفر استفاده کنیم. |
درخواست مشاوره
اصطلاحات مربوط به حملونقل دریایی
حملونقل دریایی یکی از قدیمیترین روشهای جابهجایی افراد و کالاها در سطح بینالمللی است. اگرچه امروزه بسیاری از سفرها از طریق هوا انجام میشود، اما شناخت اصطلاحات مرتبط با حملونقل دریایی برای مسافرتهای تفریحی، تجاری یا استفاده از کشتیهای باری ضروری است. در این بخش، مهمترین اصطلاحات این حوزه را به همراه مثال و توضیح بررسی میکنیم.
مثال های جذاب از اصطلاحات حملونقل دریایی
اصطلاح (به انگلیسی) | ترجمه به فارسی | مثال (به انگلیسی) | ترجمه مثال به فارسی |
---|---|---|---|
Port | بندر | The ship will dock at the port tomorrow morning. | کشتی فردا صبح در بندر پهلو خواهد گرفت. |
Cargo ship | کشتی باری | This cargo ship carries goods across the Atlantic Ocean. | این کشتی باری کالاها را از اقیانوس اطلس عبور میدهد. |
Cruise ship | کشتی تفریحی | They went on a two-week vacation on a luxury cruise ship. | آنها به یک تعطیلات دو هفتهای با یک کشتی تفریحی لوکس رفتند. |
Dock | اسکله | The workers loaded the containers onto the dock. | کارگران کانتینرها را روی اسکله بارگذاری کردند. |
Captain | ناخدا | The captain greeted passengers as they boarded the ship. | ناخدا هنگام سوار شدن مسافران به آنها خوشامد گفت. |
Life jacket | جلیقه نجات | Everyone must wear a life jacket during the safety drill. | همه باید در هنگام تمرین ایمنی جلیقه نجات بپوشند. |
Ferry | کشتی مسافربری | The ferry runs between the two islands every hour. | کشتی مسافربری هر ساعت بین این دو جزیره حرکت میکند. |
Anchor | لنگر | The crew dropped the anchor to stop the ship. | خدمه لنگر را انداختند تا کشتی متوقف شود. |
Navigation | ناوبری | The navigation system ensures the ship stays on course. | سیستم ناوبری تضمین میکند که کشتی در مسیر خود باقی بماند. |
Shipyard | کشتیسازی | The ship was built at a famous shipyard in Italy. | این کشتی در یک کشتیسازی معروف در ایتالیا ساخته شد. |
درخواست مشاوره
اصطلاحات عمومی و کاربردی در حملونقل
اصطلاحات عمومی و کاربردی در حملونقل به شما کمک میکند در هر موقعیتی، از خرید بلیت تا پیدا کردن مسیر، به راحتی ارتباط برقرار کنید. این عبارات برای هر زبانآموزی که به سفر یا جابهجایی علاقه دارد، ضروری است. در ادامه، رایجترین اصطلاحات این بخش همراه با مثال و ترجمه بررسی میشود.
اصطلاحات عمومی حملونقل
اصطلاح (به انگلیسی) | ترجمه به فارسی | مثال (به انگلیسی) | ترجمه مثال به فارسی |
---|---|---|---|
Ticket | بلیت | Where can I buy a ticket for the train? | کجا میتوانم بلیت قطار بخرم؟ |
Timetable | جدول زمانی | The bus timetable shows the next departure at 10 a.m. | جدول زمانی اتوبوس حرکت بعدی را ساعت ۱۰ صبح نشان میدهد. |
Delay | تأخیر | The flight was delayed due to bad weather. | پرواز به دلیل بدی هوا با تأخیر انجام شد. |
Passenger | مسافر | Each passenger must show their ID before boarding. | هر مسافر باید قبل از سوار شدن کارت شناسایی خود را نشان دهد. |
Driver | راننده | The driver asked everyone to fasten their seat belts. | راننده از همه خواست کمربند ایمنی خود را ببندند. |
Route | مسیر | Can you tell me the best route to the city center? | میتوانید بهترین مسیر به مرکز شهر را به من بگویید؟ |
Destination | مقصد | What is your final destination? | مقصد نهایی شما کجاست؟ |
Luggage/Baggage | چمدان | Please keep your luggage with you at all times. | لطفاً همیشه چمدان خود را همراه داشته باشید. |
Check-in | پذیرش | Passengers must check in at least two hours before the flight. | مسافران باید حداقل دو ساعت قبل از پرواز پذیرش شوند. |
Boarding | سوار شدن | Boarding for flight 123 is now open at Gate 5. | سوار شدن به پرواز ۱۲۳ اکنون در گیت ۵ باز است. |
درخواست مشاوره
اصطلاحات مرتبط با ایمنی در حملونقل
ایمنی در حملونقل یکی از مهمترین مسائلی است که باید هنگام سفر در نظر گرفته شود. در این بخش، به بررسی اصطلاحات انگلیسی مرتبط با ایمنی در حملونقل میپردازیم که مسافران باید با آنها آشنا باشند. این اصطلاحات در سفرهای جادهای، هوایی، دریایی و حتی حملونقل عمومی کاربرد دارند و درک آنها برای هر مسافر ضروری است.
1. Seatbelt (کمربند ایمنی)
یکی از اولین و مهمترین اصطلاحات ایمنی که باید در هر وسیله نقلیهای بسته شود، Seatbelt است. این کمربند به عنوان حفاظی برای جلوگیری از صدمات در مواقع اضطراری عمل میکند.
- Fasten your seatbelt. (کمربند ایمنی خود را ببندید.)
2. Emergency exit (خروج اضطراری)
در تمامی وسایل نقلیه، از جمله اتوبوسها، قطارها و هواپیماها، Emergency exit محل خروج در مواقع اضطراری است.
- The emergency exit is located at the rear of the bus. (خروج اضطراری در پشت اتوبوس قرار دارد.)
3. Life jacket (جلیقه نجات)
این جلیقه مخصوص حملونقل دریایی است که برای حفظ ایمنی مسافران در صورت غرق شدن استفاده میشود.
- Please put on your life jacket before boarding the ferry. (لطفاً قبل از سوار شدن به کشتی، جلیقه نجات خود را بپوشید.)
4. Fire extinguisher (خاموشکننده آتش)
یک ابزار ایمنی برای خاموش کردن آتش در وسایل نقلیه، بهویژه در هواپیماها و کشتیها است.
- There is a fire extinguisher under the seat. (یک خاموشکننده آتش زیر صندلی وجود دارد.)
5. Warning lights (چراغهای هشدار)
چراغهای هشدار در وسایل نقلیه برای اعلام خطر و جلب توجه مسافران یا رانندگان به شرایط اضطراری استفاده میشوند.
- The warning lights have been activated. (چراغهای هشدار فعال شدهاند.)
6. First aid kit (جعبه کمکهای اولیه)
در هر وسیله نقلیه باید یک جعبه کمکهای اولیه وجود داشته باشد تا در مواقع اورژانسی از آن استفاده شود.
- There is a first aid kit available on board the train. (یک جعبه کمکهای اولیه در قطار موجود است.)
7. Hazardous materials (مواد خطرناک)
مواد خطرناکی که در حملونقل باید بهطور ویژه با آنها برخورد شود. این مواد میتوانند شامل مواد شیمیایی، گازها یا مواد اشتعالزا باشند.
- Hazardous materials must be handled with care. (مواد خطرناک باید با دقت حمل شوند.)
8. Speed limit (حد سرعت)
یکی از مهمترین قوانین ایمنی در جادهها و اتوبانها، رعایت Speed limit یا حد سرعت است تا از وقوع تصادفات جلوگیری شود.
- The speed limit in this area is 60 kilometers per hour. (حد سرعت در این منطقه 60 کیلومتر در ساعت است.)
9. Warning sign (علامت هشدار)
Warning signs علائمی هستند که به مسافران در مورد خطرات احتمالی در مسیر هشدار میدهند.
- Look for the warning signs of icy roads ahead. (برای علائم هشداردهنده جادههای یخزده جلوتر نگاه کنید.)
10. Survival kit (کیس بقا)
در سفرهای طولانی و بهویژه در سفرهای هوایی یا دریایی، یک Survival kit بهعنوان مجموعهای از ابزار و وسایل مورد نیاز در مواقع اضطراری استفاده میشود.
- The survival kit includes food, water, and a flashlight. (کیس بقا شامل غذا، آب و چراغقوه است.)
اصطلاح | معنی | مثال |
---|---|---|
Seatbelt | کمربند ایمنی | Fasten your seatbelt before takeoff. |
Emergency exit | خروج اضطراری | Exit through the emergency door if needed. |
Life jacket | جلیقه نجات | Put on your life jacket during the flight. |
Fire extinguisher | خاموشکننده آتش | There is a fire extinguisher in the front of the bus. |
Warning lights | چراغهای هشدار | The warning lights blinked when the train stopped. |
First aid kit | جعبه کمکهای اولیه | The first aid kit is under the seat in front of you. |
Hazardous materials | مواد خطرناک | No hazardous materials are allowed on the flight. |
Speed limit | حد سرعت | Make sure you are driving within the speed limit. |
Warning sign | علامت هشدار | Watch out for warning signs of ice on the road. |
Survival kit | کیس بقا | The survival kit includes emergency food and a blanket. |
درخواست مشاوره
اصطلاحات مربوط به رزرو و خرید بلیت
رزرو و خرید بلیت یکی از مراحل ضروری برای سفر است و در هر نوع حملونقل، از جمله هواپیما، قطار، اتوبوس و کشتی، باید با اصطلاحات مختلفی آشنا شوید. در این بخش به مهمترین اصطلاحات انگلیسی مربوط به رزرو بلیت و خرید آن پرداختهایم که به شما کمک میکند در سفرهای خود، با مشکلات کمتری مواجه شوید.
1. Ticket (بلیت)
Ticket به بلیتی گفته میشود که برای استفاده از وسیله نقلیه یا خدمات خاصی خریداری میشود. این بلیت ممکن است فیزیکی یا الکترونیکی باشد.
- I bought a ticket for the bus. (من بلیت اتوبوس را خریدم.)
2. Reservation (رزرو)
Reservation به فرآیند رزرو مکان یا بلیت برای یک سفر گفته میشود.
- I made a reservation for the train ride. (من برای سفر قطار یک رزرو انجام دادم.)
3. Booking (رزرو)
Booking مشابه Reservation است و برای اشاره به فرآیند رزرو بلیت استفاده میشود.
- Have you booked your flight? (آیا بلیت پرواز خود را رزرو کردهاید؟)
4. One-way ticket (بلیت یکطرفه)
One-way ticket بلیتی است که فقط برای یک سفر به مقصد مشخص خریداری میشود و نیازی به بازگشت ندارد.
- I need a one-way ticket to London. (من به بلیت یکطرفه برای لندن نیاز دارم.)
5. Round-trip ticket (بلیت رفتوآمد)
Round-trip ticket بلیتی است که برای رفتوآمد به یک مقصد و بازگشت از آن مقصد خریداری میشود.
- I bought a round-trip ticket for my trip to Paris. (من بلیت رفتوآمد برای سفرم به پاریس خریدم.)
6. Ticket office (دفتر بلیت)
Ticket office به مکانی گفته میشود که بلیتها برای سفرهای مختلف به فروش میرسد.
- You can buy your ticket at the ticket office. (شما میتوانید بلیت خود را از دفتر بلیت خریداری کنید.)
7. E-ticket (بلیت الکترونیکی)
E-ticket بلیتی است که بهصورت الکترونیکی صادر میشود و نیازی به چاپ آن نیست.
- I received an e-ticket for my flight. (من بلیت الکترونیکی برای پروازم دریافت کردم.)
8. Ticket price (قیمت بلیت)
Ticket price به مبلغی گفته میشود که برای خرید بلیت باید پرداخت شود.
- The ticket price for the concert is $50. (قیمت بلیت کنسرت 50 دلار است.)
9. Check-in (چکاین)
Check-in به فرآیند ثبتنام و دریافت بلیت یا کارت سوار شدن گفته میشود که معمولاً در فرودگاهها، ایستگاههای قطار و ایستگاههای اتوبوس انجام میشود.
- You need to check-in at least 2 hours before the flight. (شما باید حداقل 2 ساعت قبل از پرواز چکاین کنید.)
10. Boarding pass (کارت سوار شدن)
Boarding pass کارت مخصوصی است که به مسافران اجازه میدهد وارد هواپیما یا قطار شوند.
- Please show your boarding pass at the gate. (لطفاً کارت سوار شدن خود را در دروازه نشان دهید.)
اصطلاح | معنی | مثال |
---|---|---|
Ticket | بلیت | I bought a ticket for the train. |
Reservation | رزرو | I made a reservation for the flight. |
Booking | رزرو | Have you booked your hotel room? |
One-way ticket | بلیت یکطرفه | I need a one-way ticket to New York. |
Round-trip ticket | بلیت رفتوآمد | We have a round-trip ticket to Tokyo. |
Ticket office | دفتر بلیت | The ticket office opens at 9 AM. |
E-ticket | بلیت الکترونیکی | I received my e-ticket via email. |
Ticket price | قیمت بلیت | The ticket price is $30. |
Check-in | چکاین | Please check-in at the counter. |
Boarding pass | کارت سوار شدن | I need to show my boarding pass at the gate. |
درخواست مشاوره
عبارات مرتبط با مشکلات و پشتیبانی در سفر
هنگامی که در سفر هستید، ممکن است با مشکلات مختلفی مواجه شوید که نیاز به کمک و پشتیبانی دارند. در این بخش، به برخی از مهمترین عبارات و اصطلاحات انگلیسی مرتبط با مشکلات و پشتیبانی در سفر پرداختهایم. این اصطلاحات به شما کمک میکنند تا در شرایط اضطراری یا هنگام نیاز به کمک، به راحتی با دیگران ارتباط برقرار کنید.
1. Help (کمک)
یکی از سادهترین و پرکاربردترین کلمات برای درخواست کمک است.
- Can you help me, please? (آیا میتوانید به من کمک کنید؟)
2. Emergency (اورژانسی)
این کلمه زمانی استفاده میشود که با یک مشکل فوری یا بحرانی روبهرو میشوید.
- I need emergency assistance. (من به کمک اورژانسی نیاز دارم.)
3. Lost (گمشده)
برای اشاره به اشیاء یا مدارک گمشده یا از دست رفته استفاده میشود.
- I have lost my passport. (پاسپورت من گم شده است.)
4. Lost and found (اشیاء گمشده)
مکان یا بخشی که اشیاء گمشده پیدا و به آنجا تحویل داده میشود.
- Where is the lost and found office? (دفتر اشیاء گمشده کجاست؟)
5. Delayed (تاخیر)
این کلمه زمانی استفاده میشود که وسیله نقلیه شما یا خدمات دیگری با تأخیر مواجه شده است.
- My flight has been delayed. (پرواز من تأخیر دارد.)
6. Broken (خراب)
برای اشاره به وسایلی که خراب شدهاند یا دچار مشکل شدهاند استفاده میشود.
- The air conditioning is broken. (سیستم تهویه هوا خراب شده است.)
7. Sick (بیمار)
این کلمه زمانی به کار میرود که شما یا کسی دیگر بیمار شود.
- I feel sick. Can you help me? (من احساس بیماری میکنم. آیا میتوانید کمک کنید؟)
8. Refund (بازپرداخت)
برای درخواست بازگشت پول در صورت بروز مشکل یا نارضایتی از خدمات استفاده میشود.
- I would like a refund for the ticket. (من درخواست بازپرداخت بلیت را دارم.)
9. Complaint (شکایت)
زمانی که از خدمات یا شرایط خاصی ناراضی هستید و نیاز به شکایت دارید.
- I would like to file a complaint. (میخواهم شکایتی ثبت کنم.)
10. Assistance (کمک یا پشتیبانی)
این کلمه برای درخواست کمک از کارکنان خدماتی یا پلیس به کار میرود.
- Can I get some assistance with my luggage? (آیا میتوانم کمکی برای چمدانهایم بگیرم؟)
11. Ticket issue (مشکل در بلیت)
برای اشاره به مشکلاتی که ممکن است در هنگام خرید یا استفاده از بلیت پیش آید.
- I have an issue with my ticket. (من مشکلی با بلیتم دارم.)
12. Accident (تصادف)
این کلمه زمانی استفاده میشود که حادثهای اتفاق بیفتد.
- There has been an accident on the road. (یک تصادف در جاده رخ داده است.)
13. Medical assistance (کمک پزشکی)
برای درخواست کمک پزشکی در مواقع اضطراری.
- I need medical assistance immediately! (من فوراً به کمک پزشکی نیاز دارم!)
14. Passport control (کنترل گذرنامه)
مرحلهای در فرودگاهها یا ایستگاههای مرزی که در آن گذرنامه بررسی میشود.
- Where is passport control? (کنترل گذرنامه کجا است؟)
15. Customs (گمرک)
برای اشاره به بخش گمرک که در آن لوازم مسافران بررسی میشود.
- Do I need to declare anything at customs? (آیا باید چیزی را در گمرک اعلام کنم؟)
اصطلاح | معنی | مثال |
---|---|---|
Help | کمک | Can you help me, please? |
Emergency | اورژانسی | I need emergency assistance. |
Lost | گمشده | I have lost my passport. |
Lost and found | اشیاء گمشده | Where is the lost and found office? |
Delayed | تاخیر | My flight has been delayed. |
Broken | خراب | The air conditioning is broken. |
Sick | بیمار | I feel sick. Can you help me? |
Refund | بازپرداخت | I would like a refund for the ticket. |
Complaint | شکایت | I would like to file a complaint. |
Assistance | کمک یا پشتیبانی | Can I get some assistance with my luggage? |
Ticket issue | مشکل در بلیت | I have an issue with my ticket. |
Accident | تصادف | There has been an accident on the road. |
Medical assistance | کمک پزشکی | I need medical assistance immediately! |
Passport control | کنترل گذرنامه | Where is passport control? |
Customs | گمرک | Do I need to declare anything at customs? |
درخواست مشاوره
اصطلاحات تخصصی مرتبط با باربری و حمل کالا
حمل کالا و باربری بهویژه در دنیای تجارت و صنعت، نیاز به استفاده از اصطلاحات دقیق و تخصصی دارد. این اصطلاحات در فرآیندهای مختلف مانند حمل و نقل بینالمللی، صادرات و واردات، حملونقل داخلی، و بستهبندی کالا کاربرد دارند. در این بخش به معرفی برخی از مهمترین اصطلاحات تخصصی مرتبط با باربری و حمل کالا پرداختهایم که در مواقع مختلف میتوانند به کار آیند.
1. Freight (بار یا محموله)
این کلمه به هر نوع کالای بارگیری شده که برای حمل و نقل ارسال میشود، اشاره دارد.
- Example: The freight is scheduled for delivery tomorrow. (محموله برای تحویل فردا برنامهریزی شده است.)
2. Cargo (بار)
بار به کالاهایی اطلاق میشود که از طریق کشتی، هواپیما، قطار، یا کامیون حمل میشوند.
- Example: The cargo is being loaded onto the truck. (بار در حال بارگیری به کامیون است.)
3. Bill of Lading (بارنامه)
یک سند قانونی است که بین فرستنده و شرکت حمل و نقل صادر میشود و اطلاعات مربوط به حمل کالا را مشخص میکند.
- Example: The Bill of Lading must be signed by the recipient. (بارنامه باید توسط گیرنده امضا شود.)
4. Container (کانتینر)
یک محفظه استاندارد برای حمل کالا، معمولاً در حمل و نقل دریایی، که کالاهای مختلف را در خود جای میدهد.
- Example: The goods will be transported in a 40-foot container. (کالاها در یک کانتینر 40 فوتی حمل خواهند شد.)
5. Customs Clearance (ترخیص کالا)
فرآیند گمرکی که در آن کالا از مرز عبور کرده و مجوز وارد شدن به کشور مقصد را میگیرد.
- Example: The shipment is waiting for customs clearance at the port. (محموله در حال انتظار برای ترخیص کالا در بندر است.)
6. Loading/Unloading (بارگیری/باراندازی)
بارگیری به عمل قرار دادن کالا در وسیله حمل و نقل گفته میشود و باراندازی به فرایند خارج کردن کالا از آن وسیله است.
- Example: The truck is waiting for unloading at the warehouse. (کامیون در انتظار باراندازی در انبار است.)
7. Shipping (حمل و نقل)
فرآیند جابهجایی کالا از یک نقطه به نقطه دیگر، معمولاً به وسیله کشتی، هواپیما، یا کامیون.
- Example: The shipping cost for this order is $100. (هزینه حمل برای این سفارش 100 دلار است.)
8. Freight Forwarder (باربری یا شرکت حمل و نقل)
شرکت یا شخصی که به عنوان واسطه برای سازماندهی حمل کالا از یک کشور به کشور دیگر فعالیت میکند.
- Example: We hired a freight forwarder to handle the shipping process. (ما یک شرکت حمل و نقل برای مدیریت فرایند حمل کالا استخدام کردیم.)
9. Import/Export (واردات/صادرات)
واردات به فرایند وارد کردن کالا از کشور دیگر به کشور خود گفته میشود و صادرات به فرایند ارسال کالا به خارج از کشور اطلاق میشود.
- Example: The company specializes in the import of electronics. (این شرکت در واردات لوازم الکترونیکی تخصص دارد.)
10. Transit (ترانزیت)
مسیر یا فرآیند حمل کالا از یک نقطه به نقطه دیگر است که معمولاً شامل عبور از کشورهای مختلف میشود.
- Example: The goods are currently in transit to their destination. (کالاها در حال ترانزیت به مقصد خود هستند.)
11. Packaging (بستهبندی)
فرآیند آمادهسازی کالا برای حمل، شامل بستهبندی و حفاظت از کالا در برابر آسیبها.
- Example: Proper packaging is essential to protect fragile items. (بستهبندی مناسب برای حفاظت از اقلام شکننده ضروری است.)
12. Warehousing (انبارداری)
فرآیند ذخیره کالا در انبارها قبل از حمل به مقصد نهایی.
- Example: The products are stored in a secure warehouse. (محصولات در یک انبار امن ذخیره شدهاند.)
13. Demurrage (هزینه توقف)
هزینهای که به دلیل تأخیر در بارگیری یا تخلیه کالا از کشتی، قطار یا کامیون اعمال میشود.
- Example: We were charged demurrage fees for the delay at the port. (برای تأخیر در بندر، هزینههای توقف اعمال شد.)
14. Cargo Insurance (بیمه بار)
بیمهای که برای حفاظت از کالا در برابر خطراتی مانند آسیب، گمشدن یا سرقت در طول حمل و نقل صادر میشود.
- Example: It’s important to have cargo insurance for international shipments. (داشتن بیمه بار برای حملات بینالمللی مهم است.)
15. Hub (مرکز حمل و نقل)
مکانی است که کالاها بهطور موقت ذخیره یا از آنجا به مقصدهای نهایی منتقل میشوند.
- Example: The hub in the city is used for sorting shipments. (مرکز حمل و نقل در شهر برای مرتبسازی محمولهها استفاده میشود.)
مثال های کاربردی از اصطلاحات تخصصی باربری و حمل کالا
اصطلاح | معنی | مثال |
---|---|---|
Freight | بار یا محموله | The freight is scheduled for delivery tomorrow. |
Cargo | بار | The cargo is being loaded onto the truck. |
Bill of Lading | بارنامه | The Bill of Lading must be signed by the recipient. |
Container | کانتینر | The goods will be transported in a 40-foot container. |
Customs Clearance | ترخیص کالا | The shipment is waiting for customs clearance at the port. |
Loading/Unloading | بارگیری/باراندازی | The truck is waiting for unloading at the warehouse. |
Shipping | حمل و نقل | The shipping cost for this order is $100. |
Freight Forwarder | باربری یا شرکت حمل و نقل | We hired a freight forwarder to handle the shipping process. |
Import/Export | واردات/صادرات | The company specializes in the import of electronics. |
Transit | ترانزیت | The goods are currently in transit to their destination. |
Packaging | بستهبندی | Proper packaging is essential to protect fragile items. |
Warehousing | انبارداری | The products are stored in a secure warehouse. |
Demurrage | هزینه توقف | We were charged demurrage fees for the delay at the port. |
Cargo Insurance | بیمه بار | It’s important to have cargo insurance for international shipments. |
Hub | مرکز حمل و نقل | The hub in the city is used for sorting shipments. |
درخواست مشاوره
تفاوتهای فرهنگی در حملونقل کشورهای مختلف
حملونقل یکی از بخشهای اساسی زندگی روزمره در هر کشور است که تحت تأثیر فرهنگهای مختلف، شیوهها و آداب و رسوم خاص خود قرار دارد. تفاوتهای فرهنگی در نحوه استفاده از وسایل نقلیه، قوانین رانندگی، و تعاملات اجتماعی در سفرهای عمومی یا خصوصی میتواند به طرز چشمگیری متفاوت باشد. در این مقاله، به برخی از تفاوتهای فرهنگی برجسته در حملونقل در کشورهای مختلف میپردازیم.
1. ایران: احترام به بزرگترها در حملونقل عمومی
در ایران، معمولاً در وسایل نقلیه عمومی مانند اتوبوس و مترو، مسافران جوانتر موظف هستند که جای خود را به افراد مسنتر یا کسانی که نیاز به حمایت دارند، بدهند. این آداب، بخش مهمی از فرهنگ اجتماعی است و بهویژه در متروها و اتوبوسها مشاهده میشود. همچنین، استفاده از تاکسیهای اشتراکی در شهرهایی مانند تهران بسیار رایج است و مردم بیشتر از تاکسیها بهعنوان یک وسیله نقلیه روزمره استفاده میکنند.
2. ژاپن: نظم و دقت در حملونقل عمومی
ژاپن یکی از کشورهایی است که به دقت و نظم در حملونقل عمومی شهرت دارد. قطارها و متروهای ژاپن به دقت زمانبندی شده و مسافران به طور خودکار در صفهای مشخص برای سوار شدن به قطارها یا اتوبوسها ایستاده و به محض رسیدن قطار به ایستگاه، به سرعت وارد آن میشوند. این نظم تا حدی به فرهنگ عمومی و احترام به زمان دیگران بازمیگردد. همچنین، در ژاپن همچنان ساکت بودن در حملونقل عمومی یک هنجار است و هیچگونه صحبت بلند یا استفاده از تلفن همراه در این فضاها پذیرفته نمیشود.
3. آلمان: سیستم حملونقل سریع و کارآمد
در آلمان، سیستم حملونقل عمومی بهویژه قطارهای بینالمللی و درونشهری بسیار کارآمد است و مردم به موقع به ایستگاهها میرسند و بهطور مرتب از وسایل نقلیه عمومی استفاده میکنند. در این کشور، احترام به قوانین ترافیکی و نظم در ایستگاههای قطار و اتوبوس به شدت رعایت میشود. مردم در آلمان معمولاً به فکر راحتی و سرعت در سفرهای خود هستند و به همین دلیل سیستمهای حملونقل مانند قطارهای سریعالسیر (ICE) محبوبیت زیادی دارند.
4. چین: حملونقل عمومی گسترده و شلوغ
چین یکی از بزرگترین شبکههای حملونقل عمومی را در دنیا دارد. در شهرهایی مانند پکن و شانگهای، استفاده از مترو و اتوبوس یکی از روشهای اصلی حملونقل است. در چین، نظم در خطوط حملونقل عمومی به اندازه برخی از کشورهای دیگر وجود ندارد و در بسیاری از مواقع، مسافران بهویژه در ساعتهای شلوغی، از صفهای طولانی عبور کرده و به سرعت وارد وسایل نقلیه عمومی میشوند. فرهنگ رقابت در سوار شدن به وسایل نقلیه عمومی در چین به وضوح مشهود است.
5. ایالات متحده: استفاده از خودروهای شخصی
در ایالات متحده، به ویژه در مناطق شهری بزرگ مانند نیویورک، استفاده از حملونقل عمومی رایج است، اما در بیشتر مناطق کشور، بهویژه در حومهها و مناطق روستایی، مردم تمایل بیشتری به استفاده از خودروهای شخصی دارند. فرهنگ رانندگی در آمریکا معمولاً به آزادی و راحتی اشاره دارد و بسیاری از افراد برای سفرهای روزمره از خودرو استفاده میکنند. همچنین، در بسیاری از مناطق ایالات متحده، ترافیک سنگین به ویژه در ساعات پیک میتواند چالشی بزرگ باشد.
6. انگلستان: فرهنگ صبر و نوبتنشینی
در انگلستان، احترام به صفها و نوبتها یکی از اصول فرهنگی مهم است که در حملونقل عمومی نیز به شدت رعایت میشود. در ایستگاههای مترو و قطار، مردم با دقت در صفها منتظر میمانند تا وارد وسایل نقلیه شوند و این نظم در تمامی جنبههای زندگی عمومی کشور وجود دارد. همچنین، مردم در این کشور به استفاده از سیستم حملونقل عمومی تمایل دارند و استفاده از خودروهای شخصی تنها در صورت ضرورت است.
7. فرانسه: حملونقل عمومی و دوچرخهسواری
در فرانسه، به ویژه در شهرهای بزرگی مانند پاریس، استفاده از حملونقل عمومی بسیار رایج است. مترو، تراموا و اتوبوسها بهطور گستردهای برای جابهجایی استفاده میشوند. علاوه بر این، فرهنگ دوچرخهسواری در فرانسه بسیار رواج دارد و بسیاری از مردم برای انجام سفرهای کوتاه از دوچرخه استفاده میکنند. به طور کلی، استفاده از وسایل نقلیه عمومی در فرانسه از منظر راحتی، مقرون به صرفه بودن و کاهش آلودگی هوا بسیار محبوب است.
درخواست مشاوره
چگونه اصطلاحات حملونقل را به راحتی یاد بگیریم؟
یادگیری اصطلاحات حملونقل میتواند برای افرادی که قصد دارند زبان انگلیسی را بهطور عملی و در زندگی روزمره به کار ببرند، بسیار مفید و کاربردی باشد. با یادگیری این اصطلاحات، میتوانید به راحتی در سفرها، مذاکرات تجاری، و مکالمات روزمره در کشورهای مختلف بهویژه در حملونقل عمومی و خصوصی شرکت کنید. در اینجا چند روش کاربردی برای یادگیری اصطلاحات حملونقل آورده شده است:
1. استفاده از منابع آموزشی مناسب
برای یادگیری اصطلاحات حملونقل، باید از منابعی استفاده کنید که با سطح زبان شما همخوانی داشته باشد. در موسسه زبان نگار، از متدها و کتابهای آموزشی بهروز استفاده میشود که به شما کمک میکنند اصطلاحات کاربردی را در موقعیتهای مختلف یاد بگیرید. کتابها و منابعی مانند «اشتارتن» برای مبتدیان و «زیشا» برای سطوح پیشرفته میتوانند به شما کمک کنند.
2. تکرار و تمرین روزانه
یکی از بهترین روشها برای یادگیری سریع و مؤثر اصطلاحات حملونقل، تکرار و تمرین است. با استفاده از تکنیکهای حفظ و تکرار، اصطلاحات جدید را در جملات و مکالمات خود بهطور مرتب بهکار ببرید. برای این کار میتوانید از اپلیکیشنها و پلتفرمهای آنلاین مانند Duolingo یا Memrise استفاده کنید که تمرینهای روزانه را بهصورت منظم ارائه میدهند.
3. استفاده از فیلمها و پادکستها
تماشای فیلمها و گوش دادن به پادکستهای مرتبط با سفر، حملونقل، و گردشگری میتواند به شما کمک کند تا اصطلاحات مختلف را در موقعیتهای واقعی بشنوید. این روش نه تنها به یادگیری کلمات جدید کمک میکند بلکه به شما این امکان را میدهد تا تلفظ صحیح آنها را نیز یاد بگیرید.
4. مکالمه با دیگران
یادگیری اصطلاحات حملونقل با گفتگو و مکالمه با افراد دیگر مؤثرتر است. شما میتوانید با شرکت در کلاسهای زبان در موسسه زبان نگار، در محیطی پویا و تعاملی، این اصطلاحات را با همکلاسیهای خود تمرین کنید. اساتید مجرب موسسه زبان نگار میتوانند شما را در یادگیری بهتر و کاربردیتر اصطلاحات راهنمایی کنند.
5. ایجاد فلشکارتها
فلشکارتها یکی از ابزارهای مؤثر برای یادگیری سریع و حفظ اصطلاحات جدید هستند. شما میتوانید با نوشتن اصطلاحات حملونقل به انگلیسی در یک طرف کارت و ترجمه یا توضیح آنها در طرف دیگر، آنها را مرور کنید. این کار به شما کمک میکند تا کلمات را سریعتر به خاطر بسپارید.
6. شرکت در دورههای تخصصی
دورههای زبان انگلیسی که در موسسه زبان نگار ارائه میشود، علاوه بر یادگیری زبان، به شما این فرصت را میدهد که در زمینههای مختلف تخصصی مانند حملونقل و سفر، اطلاعات و اصطلاحات مفید و کاربردی یاد بگیرید. این دورهها با استفاده از متدهای جدید و اساتید باتجربه، به شما کمک میکنند تا مهارتهای زبانی خود را به صورت مؤثر تقویت کنید.
7. یادگیری اصطلاحات با استفاده از موقعیتهای واقعی
یکی از بهترین روشها برای یادگیری اصطلاحات حملونقل، استفاده از آنها در موقعیتهای واقعی است. بهعنوان مثال، هنگام استفاده از وسایل نقلیه عمومی یا در سفرهای خود، سعی کنید اصطلاحات جدید را در مکالمات خود بهکار ببرید. این روش به شما کمک میکند تا اصطلاحات را بهطور طبیعی و کاربردی یاد بگیرید.
درخواست مشاوره
سخن پایانی
یادگیری اصطلاحات حملونقل به انگلیسی یکی از گامهای مهم در تسلط بر زبان و بهبود مهارتهای ارتباطی شما در سفرها و موقعیتهای مختلف است. این اصطلاحات به شما کمک میکنند تا در محیطهای عمومی مانند ایستگاههای قطار، فرودگاهها، یا هنگام استفاده از وسایل نقلیه عمومی، به راحتی با دیگران ارتباط برقرار کنید و تجربه بهتری از سفر داشته باشید. علاوه بر این، تسلط بر این اصطلاحات میتواند در موقعیتهای تجاری و حرفهای نیز به شما کمک کند، بهویژه اگر در زمینه حملونقل یا تجارت بینالمللی فعالیت دارید.
برای یادگیری سریع و مؤثر این اصطلاحات، استفاده از منابع آموزشی مناسب، تکرار مداوم، و تمرین در موقعیتهای واقعی میتواند بسیار مؤثر باشد. موسسه زبان نگار با ارائه دورههای تخصصی و مشاوره رایگان، بهترین پشتیبانی را برای شما فراهم میکند تا با متدهای بهروز و اساتید مجرب، به تسلط کامل بر زبان انگلیسی دست یابید. اگر قصد دارید بهطور جامع و اصولی زبان انگلیسی را یاد بگیرید و در سفرها و موقعیتهای مختلف با اعتماد به نفس بیشتری ارتباط برقرار کنید، موسسه زبان نگار همراه شما خواهد بود.