اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی : 45 مورد که باید بدانید

اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی : بیش از 45 واژگان و اصطلاح مهم

آشنایی با اصطلاحات پزشکی به آلمانی یکی از نیازهای اساسی افرادی است که قصد تحصیل در رشته‌های مرتبط با پزشکی، مهاجرت به کشورهای آلمانی‌زبان یا کار در حوزه‌های درمانی و بهداشتی را دارند. زبان آلمانی، به‌ویژه در محیط‌های پزشکی، دارای اصطلاحات تخصصی و ساختارهای منحصر‌به‌فردی است که تسلط بر آن‌ها می‌تواند درک و ارتباط شما را با همکاران، بیماران و اسناد پزشکی بهبود ببخشد. یادگیری این اصطلاحات نه تنها به ارتقای مهارت زبانی شما کمک می‌کند، بلکه موجب افزایش اعتماد به نفس و کارایی شما در موقعیت‌های حرفه‌ای و روزمره خواهد شد.

در این مطلب، 45 اصطلاح پزشکی مهم و کاربردی به زبان آلمانی معرفی شده است که با ترجمه و توضیحات لازم همراه هستند. این اصطلاحات، از واژه‌های پرکاربرد در مکالمات روزانه پزشکان تا عباراتی که در فرم‌های پزشکی و پرونده‌های بیمارستانی دیده می‌شوند را پوشش می‌دهند. با مطالعه این مطلب و تمرین مستمر، می‌توانید دانش زبانی خود را گسترش داده و آماده مواجهه با هر موقعیت پزشکی در محیط‌های آلمانی‌زبان شوید.

موسسه زبان نگار با ارائه دوره‌های تخصصی زبان آلمانی برای افرادی که قصد تحصیل در رشته‌های پزشکی، مهاجرت به کشورهای آلمانی‌زبان یا کار در حوزه‌های درمانی و بهداشتی را دارند، به شما کمک می‌کند تا با تسلط بر اصطلاحات پزشکی و مهارت‌های زبانی، موفقیت بیشتری در مسیر شغلی و تحصیلی خود در کشورهای آلمانی‌زبان داشته باشید.

مشاوره تخصصی و برنامه‌ریزی آموزشی موسسه به شما این امکان را می‌دهد که با اطمینان بیشتری برای دستیابی به اهداف خود گام بردارید.
درخواست مشاوره

اصطلاحات عمومی پزشکی

برای یادگیری اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی، آشنایی با واژه‌ها و عبارات مرتبط با حوزه درمان و پزشکی ضروری است. این اصطلاحات به ویژه برای افرادی که قصد کار در حوزه‌های درمانی، مهاجرت به کشورهای آلمانی‌زبان یا تحصیل در رشته‌های پزشکی دارند، بسیار کاربردی است. در اینجا، تعدادی از اصطلاحات پزشکی به آلمانی همراه با تلفظ و معنای فارسی آنها آورده شده است:

واژهتلفظ فارسیمعنای فارسی
der chirurgische Eingriffدِر شیقُگیشِ آیْنْگِقیفجراحی
das Röntgenداسْ قِنْگْتِناشعه ایکس
der Chirurgدِ شیقوُگجراح
der Anästhesistدِر آنِسْتیزِستمتخصص بیهوشی
das Betäubungsmittelداسْ بِتایْبونْگْزْمِتِلبیهوشی
die Medikamenteدی مِدیکامِنْتِهدارو
das Blutداس بلوُتخون
die Blutgefäße, Arterien und Venenدی بلوُتْگِفِسِ آتِقیِن اونت وِنِنرگ‌ها و سرخرگ‌های خونی
der Bluttestدِ بلوتْتِسْتآزمایش خون
Mit nüchternem Magenمیت نوشْتِنِم ماگْنبا شکم خالی/ ناشتا
eine Schieneآیْنه شیینِآتل
heilenهایْلِندرمان کردن
behandelnبِهانْدِلْندرمان کردن/ معالجه کردن
die Behandlungsplanungدیه بِهاندِلونْگْسْپلانونْگبرنامه درمانی
der Terminدِ تِمینوقت دکتر
das Rezeptداس قیتْزِپْتنسخه
das Antibiotikumداس آنتیبیوتیکومآنتی بیوتیک
entzündungshemmendاِنتِ-زونْگسِهْمِندضد التهاب
das Schmerzmittelداسْ شْمَرْتْسْمِتِلمسکن
die Spritzeدیه شپقیتْسِتزریق

مثال‌های کاربردی:

  1. جراحی (der chirurgische Eingriff): وقتی به بیمار اطلاع می‌دهید که باید جراحی انجام دهد، می‌توانید بگویید: “Der chirurgische Eingriff wird nächste Woche durchgeführt.” (جراحی هفته آینده انجام خواهد شد.)
  2. آنتی بیوتیک (das Antibiotikum): برای توضیح دادن نوع درمان به بیمار: “Sie müssen das Antibiotikum für sieben Tage einnehmen.” (شما باید آنتی بیوتیک را برای هفت روز مصرف کنید.)
  3. آزمایش خون (der Bluttest): برای توضیح نیاز به آزمایش خون: “Der Arzt möchte einen Bluttest machen.” (پزشک می‌خواهد آزمایش خون انجام دهد.)

نکات کاربردی:

استفاده از این اصطلاحات در مکالمات روزمره پزشکی و درمانی به شما کمک می‌کند تا هم در محیط‌های پزشکی آلمانی‌زبان راحت‌تر ارتباط برقرار کنید و هم در موقعیت‌های حرفه‌ای با تسلط بیشتری عمل کنید.

با یادگیری و تمرین این اصطلاحات، می‌توانید در حوزه‌های مختلف پزشکی مانند جراحی، دارو، درمان‌های بیهوشی و دیگر تخصص‌ها، آگاهی بیشتری پیدا کنید.
درخواست مشاوره

اصطلاحات مربوط به آناتومی انسان

برای یادگیری اصطلاحات مربوط به آناتومی انسان به زبان آلمانی، آشنایی با واژه‌ها و عباراتی که مربوط به بخش‌های مختلف بدن است، بسیار مفید و ضروری است. این اصطلاحات نه تنها در حوزه‌های پزشکی و درمانی، بلکه در موقعیت‌های روزمره نیز کاربرد زیادی دارند. در اینجا تعدادی از اصطلاحات رایج آناتومی انسان در زبان آلمانی همراه با تلفظ و معنای فارسی آورده شده است:

واژهتلفظ فارسیمعنای فارسی
der Kopfدِیَ کاپْفسر
das Augeداس آوگِچشم
die Naseدی نَازِبینی
das Ohrداس اُئِگوش
der Mundدِیَ مونْتدهان
der Halsدِیِ هالْسگردن
die Schulterدی شولْتِرکتف
der Armدِ آمبازو
der Unterarmدِر اونتِآرمساعد
das Handgelenkداس هَنْتْگِلِنکْمچ
die Handدی هانْتدست
die Fingerدی فینْگِانگشتان
der Rumpfدِ قومْپْفتنه بدن
die Rippenدیه قیپِندنده
der Unterleibدِ اونْتِرلایبشکم
der Rückenدِ قوکْنْکمر
die Wirbelsäuleدی ویبِزویْلِستون فقرات
Der Haarausfallدِر هااُوسْفالریزش مو
der Oberschenkelدِر اوبِا‌شِنْکِلران
das Hinterteilداس هینْتِتایلباسن
das Knieداسْ کْنیزانو
das Beinداس بایْنساق پا
das Fußgelenkداس فوسْگِلِنْکمچ پا
der Fußدِ فوسپا
die Zehenدی تْزینانگشتان پا

مثال‌های کاربردی:

  1. سر (der Kopf): وقتی بخواهید به یک بیمار بگویید که سر او درد می‌کند، می‌توانید بگویید: “Haben Sie Kopfschmerzen?” (آیا سردرد دارید؟)
  2. چشم (das Auge): برای توضیح در مورد مشکلات بینایی: “Ich habe Schmerzen in meinem Auge.” (من در چشمم درد دارم.)
  3. دست (die Hand): برای نشان دادن آسیب به دست: “Meine Hand tut weh.” (دستم درد می‌کند.)
  4. زانو (das Knie): وقتی فردی درد در زانو دارد: “Mein Knie ist geschwollen.” (زانویم متورم شده است.)
  5. پا (der Fuß): اگر فردی از درد پا شکایت کند: “Mein Fuß tut weh.” (پایم درد می‌کند.)

نکات کاربردی:

یادگیری اصطلاحات آناتومی انسان در زبان آلمانی به شما کمک می‌کند تا در ارتباطات پزشکی، چه به عنوان یک بیمار و چه به عنوان یک متخصص، تسلط بیشتری پیدا کنید.

برای یادگیری این اصطلاحات و تسلط بیشتر در این زمینه، موسسه زبان نگار دوره‌های تخصصی زبان آلمانی پزشکی را برگزار می‌کند که می‌تواند در بهبود مهارت‌های زبانی شما در محیط‌های پزشکی و درمانی کمک کند.
درخواست مشاوره

اصطلاحات پزشکی: علائم، بیماری‌ها و مشکلات کلی

در زبان آلمانی، اصطلاحات پزشکی مرتبط با علائم و بیماری‌ها بخش مهمی از واژگان تخصصی هستند که نه تنها در محیط‌های درمانی، بلکه در زندگی روزمره و هنگامی که افراد نیاز به توضیح وضعیت سلامتی خود دارند، استفاده می‌شوند. در این بخش، به بررسی مهم‌ترین علائم، بیماری‌ها و مشکلات کلی می‌پردازیم که می‌تواند در تشخیص، درمان و توضیح شرایط سلامتی مؤثر باشد.

جدول اصطلاحات پزشکی: علائم، بیماری‌ها و مشکلات کلی

واژهتلفظ فارسیمعنای فارسی
der Krebsدِ کْقیبْسسرطان
die Zuckerkrankheitدی تْزوکَکخانْکهایتدیابت
die Allergienدیه آلِگیِنآلرژی
der Knochenbruchدِیِ کْنوخِن‌بوخشکستگی استخوان
das Schleudertraumaداس شْلویدِتِخاوْماآسیب ناحیه گردن
RSI-Syndromآراِس‌آی‌زونْدُقومآسیب ناشی از کار
die Entzündungدیه اِنت‌زونْگدونْگالتهاب
die Migräneدی میگقِنِهمیگرن
die Grippeدیه گقیپِهآنفولانزا
“Es geht einem schlecht”“اِس گیت آینِم شْلِشْت”سرماخوردگی (احساس ناخوشی)
(heftige) Schmerzen(هافتیگه) شمِ اَتْسِندرد شدید
die Schmerzenدیه شمِ اَتْسِندرد
das Juckenداس یوکْنخارش
Schwindelig seinشویندِلیش زایْناحساس سرگیجه
das Fieberداس فیبِتب
das Kältegefühlداس کَلتِگِفوِللرز
die Schwellungدی شْوِلونگورم
die Schlaflosigkeitدی شْلافلوزیشکایْتبی خوابی
das Kribbelnداسْ کقیبِناحساس سوزن سوزن شدن

توضیحات و مثال‌های کاربردی:

  1. سرطان (der Krebs): این بیماری یکی از مشکلات شایع و جدی در جوامع است. برای تشخیص و درمان آن، افراد نیاز به مراجعه به پزشک و انجام آزمایش‌های مختلف دارند. مثال: “Der Arzt hat mir gesagt, dass ich Krebs habe.” (پزشک به من گفت که من سرطان دارم.)

  2. دیابت (die Zuckerkrankheit): دیابت یک بیماری متابولیک است که در آن بدن نمی‌تواند گلوکز را به طور طبیعی پردازش کند. مثال: “Menschen mit Zuckerkrankheit müssen Insulin spritzen.” (افرادی که دیابت دارند باید انسولین تزریق کنند.)

  3. آلرژی (die Allergien): واکنش‌های ایمنی بدن به مواد بی‌ضرر می‌تواند باعث آلرژی‌های مختلف شود. مثال: “Ich habe Allergien gegen Pollen.” (من به گرده گل‌ها آلرژی دارم.)

  4. شکستگی استخوان (der Knochenbruch): این مشکل زمانی رخ می‌دهد که استخوان از حد تحمل خود فراتر رفته و می‌شکند. مثال: “Er hat einen Knochenbruch am Bein.” (او شکستگی استخوان در پای خود دارد.)

  5. میگرن (die Migräne): یک نوع سردرد شدید است که اغلب با علائمی مانند تهوع و حساسیت به نور همراه است. مثال: “Ich kann heute nicht zur Arbeit kommen, ich habe Migräne.” (من امروز نمی‌توانم به محل کار بیایم، میگرن دارم.)

  6. آنفولانزا (die Grippe): یک بیماری ویروسی است که باعث تب، دردهای عضلانی و سایر علائم می‌شود. مثال: “Ich habe Grippe und liege im Bett.” (من آنفولانزا دارم و در تخت خوابم.)

  7. درد شدید (heftige Schmerzen): درد بسیار شدید است که ممکن است در اثر آسیب یا بیماری‌های خاص ایجاد شود. مثال: “Ich habe heftige Schmerzen im Rücken.” (من درد شدیدی در کمر دارم.)

  8. خارش (das Jucken): زمانی که پوست تحریک می‌شود و باعث احساس خارش می‌شود. مثال: “Mein Haut juckt nach dem Insektenstich.” (پوست من بعد از نیش حشره خارش می‌کند.)

  9. سرگیجه (Schwindelig sein): زمانی که فرد احساس می‌کند که محیط به دورش می‌چرخد یا خودش نمی‌تواند تعادل را حفظ کند. مثال: “Mir ist schwindelig, ich muss mich hinsetzen.” (سرگیجه دارم، باید بنشینم.)

  10. تب (das Fieber): یک پاسخ طبیعی بدن به عفونت‌ها یا التهاب است که با افزایش دما همراه است. مثال: “Ich habe Fieber und fühle mich sehr schwach.” (من تب دارم و احساس ضعف زیادی می‌کنم.)

نکات کاربردی:

آشنایی با این اصطلاحات نه تنها به افراد کمک می‌کند تا هنگام ملاقات با پزشک یا در مواقع اضطراری درک بهتری از وضعیت خود داشته باشند، بلکه در موقعیت‌های مختلف مانند سفر به کشورهای آلمانی‌زبان، درخواست خدمات درمانی و حتی در مشاغل مرتبط با سلامت و درمان بسیار ضروری است.

این اصطلاحات نه تنها برای پزشکان، پرستاران و متخصصان درمانی ضروری است، بلکه برای هر کسی که در محیط‌های پزشکی یا درمانی با زبان آلمانی سر و کار دارد، اهمیت ویژه‌ای دارد.
درخواست مشاوره

اصطلاحات مربوط به سیستم تنفسی و بیماری‌های شایع آن

سیستم تنفسی یکی از سیستم‌های حیاتی بدن است که مسئول تأمین اکسیژن برای بدن و دفع دی‌اکسیدکربن است. این سیستم شامل ارگان‌هایی مانند ریه‌ها، نای، نایژه‌ها، و گلو است. در این بخش، به بررسی واژگان و اصطلاحات مربوط به سیستم تنفسی و بیماری‌های شایع آن می‌پردازیم.

سیستم تنفسی

واژهتلفظ فارسیمعنی فارسی
der Halsدِر هالْسگلو
die Lungenدی لونْگِنْریه

گلو (der Hals): گلو یکی از بخش‌های ابتدایی دستگاه تنفسی است که در آن هوای وارد شده به ریه‌ها از طریق دهان و بینی عبور می‌کند. گلو همچنین محلی است که در آن بافت‌های صوتی برای تولید صدا قرار دارند.

ریه (die Lungen): ریه‌ها ارگان‌های اصلی سیستم تنفسی هستند که در آن‌ها تبادل گازها (اکسیژن و دی‌اکسیدکربن) انجام می‌شود. اکسیژن از طریق ریه‌ها به خون منتقل می‌شود و دی‌اکسیدکربن از خون به ریه‌ها وارد شده و از طریق بازدم دفع می‌شود.


علائم و مشکلات سیستم تنفسی

واژهتلفظ فارسیمعنی فارسی
die Atemlosigkeitدی آتِملوزیشکایْتتنگی نفس
das Keuchenداسْ کایْشْنخس خس سینه
der Hustenدِ هوسْتْنسرفه
der Schleimدِ شْلایْمخلط
das Asthmaداسْ آسْتْماآسم
die Bronchitisدیه بقونْشیتِسبرونشیت
die kollabierte Lungeدیه کالابیتِ لونگِهروی هم افتادگی ریه
  1. تنگی نفس (die Atemlosigkeit): این علامت معمولاً زمانی مشاهده می‌شود که فرد به دلیل مشکلات تنفسی نتواند به راحتی نفس بکشد. ممکن است در شرایطی مانند آسم یا بیماری‌های قلبی نیز دیده شود.
    مثال: “Er leidet unter Atemlosigkeit nach der Anstrengung.” (او بعد از تلاش زیاد دچار تنگی نفس می‌شود.)

  2. خس خس سینه (das Keuchen): خس خس سینه صدایی است که هنگام نفس کشیدن، به ویژه در شرایطی مانند آسم یا برونشیت، شنیده می‌شود. این علامت معمولاً به دلیل تنگی مجاری تنفسی ایجاد می‌شود.
    مثال: “Der Patient hat beim Atmen ein Keuchen.” (بیمار هنگام تنفس خس خس می‌کند.)

  3. سرفه (der Husten): سرفه یکی از علائم شایع مشکلات تنفسی است که ممکن است به دلیل عفونت، آلرژی، یا بیماری‌های مزمن ریوی مانند برونشیت یا آسم ایجاد شود.
    مثال: “Der Patient hat einen trockenen Husten.” (بیمار سرفه خشک دارد.)

  4. خلط (der Schleim): خلط یا مخاط معمولاً در هنگام سرفه از ریه‌ها و راه‌های تنفسی دفع می‌شود. این وضعیت می‌تواند ناشی از عفونت یا التهاب در دستگاه تنفسی باشد.
    مثال: “Der Husten geht mit Schleimproduktion einher.” (سرفه با تولید خلط همراه است.)

  5. آسم (das Asthma): آسم یک بیماری مزمن است که باعث تنگی نفس، خس خس سینه، و سرفه می‌شود. این بیماری به علت التهاب مجاری تنفسی و انقباض عضلات اطراف آن‌ها ایجاد می‌شود.
    مثال: “Menschen mit Asthma müssen oft Medikamente verwenden.” (افراد مبتلا به آسم اغلب باید از داروها استفاده کنند.)

  6. برونشیت (die Bronchitis): برونشیت التهاب مجاری هوایی در ریه‌ها است که می‌تواند باعث سرفه، تولید خلط، و مشکل در تنفس شود. برونشیت می‌تواند حاد یا مزمن باشد.
    مثال: “Er hat Bronchitis und muss Antibiotika nehmen.” (او برونشیت دارد و باید آنتی‌بیوتیک مصرف کند.)

  7. روی هم افتادگی ریه (die kollabierte Lunge): این وضعیت زمانی رخ می‌دهد که یک یا هر دو ریه به طور جزئی یا کامل منقبض می‌شوند و فضای هوا در ریه‌ها از بین می‌رود. این مشکل می‌تواند ناشی از آسیب یا بیماری‌های تنفسی شدید باشد.
    مثال: “Eine kollabierte Lunge erfordert sofortige medizinische Behandlung.” (روی هم افتادگی ریه نیاز به درمان فوری پزشکی دارد.)

آشنایی با این واژگان در زمینه مسائل پزشکی و بیماری‌های تنفسی به افراد کمک می‌کند تا بتوانند به راحتی مشکلات تنفسی خود را شناسایی کرده و در هنگام نیاز به درمان پزشکی، بهتر ارتباط برقرار کنند.
درخواست مشاوره

واژگان سیستم قلبی-عروقی

سیستم قلبی-عروقی مسئول پمپاژ خون در سراسر بدن است. این سیستم شامل قلب، رگ‌ها (سرخرگ‌ها و سیاهرگ‌ها) و سایر ساختارهای مرتبط است که گردش خون را امکان‌پذیر می‌سازند. در این بخش، به بررسی واژگان و مشکلات شایع سیستم قلبی-عروقی می‌پردازیم.

واژگان سیستم قلبی-عروقی

واژهتلفظ فارسیمعنی فارسی
das Herzداس هِآتْزقلب
die Lungenدی لونْگِنْریه
die Arterienدی آتِیقیِنسرخرگ
die Venenدی وِنِنرگ، سیاهرگ
die Herzklappeدیه هِرتْس‌کلاپِدریچه قلب
die Blutgruppeدیه بلوُتْگقوپِگروه خونی

توضیحات واژگان:

  1. قلب (das Herz): قلب ارگان مرکزی سیستم قلبی-عروقی است که خون را به سراسر بدن پمپاژ می‌کند. این عضو با ضربان خود، خون را به رگ‌ها ارسال می‌کند.

  2. ریه (die Lungen): ریه‌ها عضو اصلی برای تبادل گازها (اکسیژن و دی‌اکسیدکربن) هستند. آن‌ها خون را اکسیژن‌رسانی کرده و دی‌اکسیدکربن را از آن خارج می‌کنند.

  3. سرخرگ (die Arterien): سرخرگ‌ها رگ‌های خون‌رسان هستند که خون غنی از اکسیژن را از قلب به سایر بخش‌های بدن حمل می‌کنند.

  4. رگ (سیاهرگ) (die Venen): سیاهرگ‌ها خون کم‌اکسیژن را از بدن به قلب باز می‌گردانند.

  5. دریچه قلب (die Herzklappe): دریچه‌های قلب ساختارهایی هستند که جریان خون در قلب را کنترل می‌کنند و مانع از برگشت خون به عقب می‌شوند.

  6. گروه خونی (die Blutgruppe): گروه خونی نوع خون یک فرد را تعیین می‌کند و بر اساس آنتی‌بادی‌ها و آنتی‌ژن‌های موجود در خون طبقه‌بندی می‌شود.


علائم و مشکلات سیستم قلبی-عروقی

واژهتلفظ فارسیمعنی فارسی
der Schlaganfallدِ شْلاگْ‌آنْفالسکته مغزی (صدمه مغزی عروقی)
der Herzinfarkt/der Herzschlagدِ هتْس‌اینْفاکْت/دِر هِتْس‌شْلاگحمله قلبی
geschwollene Beineگُشْفُلُنِه بایْنهتورم پاها
der hohe Blutdruckدِر هوئِه بلوتْدْقوکفشار خون بالا
das Herzklopfenداسْ هِتْسْ‌کِلوپْفِنتپش قلب
Schmerzen in der Brustشمَتْسِن این دِ بِقُستدرد قفسه سینه

توضیحات علائم و مشکلات:

  1. سکته مغزی (der Schlaganfall): سکته مغزی زمانی رخ می‌دهد که جریان خون به بخشی از مغز قطع می‌شود. این اتفاق می‌تواند به آسیب مغزی و اختلال در عملکرد آن بخش از مغز منجر شود.
    مثال: “Ein Schlaganfall kann zu Lähmungen führen.” (سکته مغزی می‌تواند به فلج منجر شود.)

  2. حمله قلبی (der Herzinfarkt/der Herzschlag): حمله قلبی زمانی رخ می‌دهد که جریان خون به بخشی از قلب متوقف می‌شود، معمولاً به دلیل انسداد در سرخرگ‌ها. این وضعیت ممکن است به آسیب دائمی عضلات قلب منجر شود.
    مثال: “Er hatte einen Herzinfarkt und musste operiert werden.” (او حمله قلبی داشت و باید تحت عمل جراحی قرار می‌گرفت.)

  3. تورم پاها (geschwollene Beine): تورم پاها می‌تواند به دلیل مشکلات قلبی، مانند نارسایی قلبی، یا مشکلات عروقی دیگر ایجاد شود. این وضعیت معمولاً ناشی از جمع شدن مایع در بافت‌ها است.
    مثال: “Die geschwollenen Beine sind ein Zeichen für Herzprobleme.” (تورم پاها نشانه‌ای از مشکلات قلبی است.)

  4. فشار خون بالا (der hohe Blutdruck): فشار خون بالا یکی از عوامل خطر اصلی برای بیماری‌های قلبی و سکته مغزی است. این وضعیت زمانی رخ می‌دهد که خون با فشار زیاد به دیواره رگ‌ها وارد می‌شود.
    مثال: “Hoher Blutdruck kann zu einem Schlaganfall führen.” (فشار خون بالا می‌تواند به سکته مغزی منجر شود.)

  5. تپش قلب (das Herzklopfen): تپش قلب معمولاً به احساس ضربان غیرطبیعی قلب گفته می‌شود. این وضعیت می‌تواند ناشی از استرس، اضطراب، یا مشکلات قلبی باشد.
    مثال: “Er spürte das Herzklopfen nach dem Laufen.” (او پس از دویدن تپش قلب را احساس کرد.)

  6. درد قفسه سینه (Schmerzen in der Brust): درد در ناحیه قفسه سینه می‌تواند نشانه‌ای از مشکلات قلبی مانند حمله قلبی باشد. این درد ممکن است به صورت فشار یا سوزش احساس شود.
    مثال: “Schmerzen in der Brust sollten sofort ärztlich abgeklärt werden.” (درد قفسه سینه باید فوراً توسط پزشک بررسی شود.)

نکات کاربردی:

آگاهی از این واژگان و علائم سیستم قلبی-عروقی می‌تواند کمک کند تا فرد بتواند مشکلات خود را به‌سرعت شناسایی کرده و به پزشک مراجعه کند. همچنین، این اطلاعات می‌توانند در زمینه یادگیری زبان آلمانی پزشکی مفید باشند.

موسسه زبان نگار در این زمینه دوره‌های تخصصی را برای علاقمندان به یادگیری زبان پزشکی آلمانی ارائه می‌دهد تا دانش‌آموزان بتوانند در موقعیت‌های مختلف پزشکی به‌خوبی ارتباط برقرار کنند.
درخواست مشاوره

واژگان دستگاه گوارشی

دستگاه گوارشی یکی از سیستم‌های پیچیده بدن است که وظیفه آن هضم و جذب مواد غذایی است. این سیستم شامل چندین عضو است که غذا را از دهان به معده و سپس به روده‌ها منتقل می‌کند. هضم مواد غذایی در این اعضا انجام می‌شود و مواد مغذی به خون جذب می‌شوند. در این بخش، به واژگان و مشکلات شایع مربوط به دستگاه گوارشی پرداخته می‌شود.

واژگان دستگاه گوارشی

واژهتلفظ فارسیمعنی فارسی
der Halsدِر هالْسگلو
die Speiseröhreدی شْپایزِقوقِهمری
der Magenدِ ماگِنمعده
der Dünndarmدِ دوُنْدامروده کوچک
der Dickdarmدِ دیکْدامروده بزرگ
die Gallenblaseدی گالِنبْلازِکیسه صفرا
die Bauchspeicheldrüseدی باوخ‌شْپایْشِل‌دقوزِپانکراس
die Leberدی لِیبِهکبد
der Mastdarmدِ ماسْتْدامراست روده
die Fäkalienدی فِکالیِنمدفوع

توضیحات واژگان:

  1. گلو (der Hals): گلو کانال انتقال غذا از دهان به مری است و نقش مهمی در بلعیدن غذا دارد.

  2. مری (die Speiseröhre): لوله‌ای است که غذا را از گلو به معده منتقل می‌کند.

  3. معده (der Magen): جایی است که هضم اولیه غذا انجام می‌شود. در معده، غذا با آنزیم‌ها و اسیدها مخلوط شده و بخش‌های مختلف آن هضم می‌شود.

  4. روده کوچک (der Dünndarm): روده‌ای است که بیشتر فرآیند جذب مواد مغذی از غذا در آن صورت می‌گیرد.

  5. روده بزرگ (der Dickdarm): در روده بزرگ آب و مواد معدنی از غذا جذب شده و بقیه مواد به مدفوع تبدیل می‌شوند.

  6. کیسه صفرا (die Gallenblase): این عضو صفرا را ذخیره می‌کند، که برای هضم چربی‌ها در روده‌ها ضروری است.

  7. پانکراس (die Bauchspeicheldrüse): پانکراس آنزیم‌هایی تولید می‌کند که به هضم غذا کمک می‌کنند و همچنین انسولین برای تنظیم سطح قند خون تولید می‌کند.

  8. کبد (die Leber): کبد مواد مغذی را پردازش کرده و سموم را از بدن تصفیه می‌کند.

  9. راست روده (der Mastdarm): این بخش انتهایی‌ترین قسمت روده است که وظیفه ذخیره‌سازی مدفوع را بر عهده دارد تا قبل از دفع از بدن آماده شود.

  10. مدفوع (die Fäkalien): مواد دفعی که پس از هضم و جذب مواد مغذی از غذا در دستگاه گوارشی باقی می‌مانند و به شکل مدفوع از بدن خارج می‌شوند.


علائم و مشکلات دستگاه گوارشی

واژهتلفظ فارسیمعنی فارسی
die Verdauungدی فِرداؤونگگوارش
der Stuhlgangدِ اِشْتولْگانْگحرکت روده
Schluckenشْلوکْنبلع
Erbrechenاِبْقیشِناستفراغ
die Übelkeitدی اوبِکایْتحالت تهوع
die Verstopfungدی فِشْتُپ‌فونْگیبوست
der Durchfallدِ دوشْفالاسهال
das Geschwürداسْ گُشوُوزخم معده
der Leistenbruchدِ لایْسْتِن‌بِقوخفتق
die Gallensteineدی گالِن‌اِشتایْنِهسنگ صفرا

توضیحات علائم و مشکلات:

  1. گوارش (die Verdauung): فرایند هضم غذا که در آن مواد مغذی از غذا استخراج شده و به خون منتقل می‌شود.

  2. حرکت روده (der Stuhlgang): فرآیند عبور مواد دفعی از روده‌ها به راست روده و دفع آن از بدن.

  3. بلع (Schlucken): فرآیند منتقل کردن غذا یا مایعات از دهان به مری و سپس به معده.

  4. استفراغ (Erbrechen): خروج ناگهانی محتویات معده از دهان، معمولاً به دلیل ناراحتی‌های گوارشی یا مسمومیت.

  5. حالت تهوع (die Übelkeit): احساس ناخوشایند در معده که می‌تواند منجر به استفراغ شود.

  6. یبوست (die Verstopfung): شرایطی که در آن حرکات روده به شدت کاهش می‌یابد و دفع مدفوع سخت و با دشواری صورت می‌گیرد.

  7. اسهال (der Durchfall): دفع مدفوع مایع و با دفعات زیاد که ممکن است ناشی از عفونت یا اختلالات گوارشی باشد.

  8. زخم معده (das Geschwür): زخم‌هایی که در دیواره معده یا روده کوچک ایجاد می‌شوند و می‌توانند منجر به درد و ناراحتی شوند.

  9. فتق (der Leistenbruch): وضعیتی که در آن قسمتی از روده از طریق نقطه ضعیف در دیواره شکم بیرون می‌آید.

  10. سنگ صفرا (die Gallensteine): توده‌های سختی که در کیسه صفرا تشکیل می‌شوند و می‌توانند جریان صفرا را مسدود کرده و باعث درد و مشکلات گوارشی شوند.

موسسه زبان نگار دوره‌های تخصصی زبان پزشکی آلمانی را برگزار می‌کند تا افراد بتوانند در این زمینه مهارت‌های خود را تقویت کنند.
درخواست مشاوره

واژگان سیستم عصبی

سیستم عصبی بدن انسان مسئول هماهنگی و کنترل فعالیت‌های مختلف بدن است. این سیستم شامل مغز، نخاع و اعصاب است که اطلاعات را از قسمت‌های مختلف بدن به مغز منتقل کرده و پاسخ‌های لازم را صادر می‌کند. سیستم عصبی به دو بخش عمده تقسیم می‌شود: سیستم عصبی مرکزی و سیستم عصبی محیطی.

واژگان سیستم عصبی

واژهتلفظ فارسیمعنی فارسی
die Nervenدی نِفْناعصاب
das Gehirnداسْ گِه‌هیُنمغز
das Rückenmarkداس قوکِنْماکنخاع

توضیحات واژگان:

  1. اعصاب (die Nerven):

    • اعصاب شبکه‌ای از سلول‌های عصبی هستند که اطلاعات را از مغز و نخاع به سایر قسمت‌های بدن و بالعکس منتقل می‌کنند. اعصاب می‌توانند پیام‌های حسی یا حرکتی را انتقال دهند.
  2. مغز (das Gehirn):

    • مغز مرکز فرماندهی سیستم عصبی مرکزی است که وظیفه پردازش اطلاعات، تنظیم فعالیت‌های بدن و انجام فرآیندهای شناختی مانند تفکر، یادگیری و حافظه را بر عهده دارد.
  3. نخاع (das Rückenmark):

    • نخاع درون ستون فقرات قرار دارد و به عنوان پل ارتباطی میان مغز و سایر قسمت‌های بدن عمل می‌کند. نخاع همچنین مسئول بسیاری از عملکردهای خودکار مانند رفلکس‌ها است.

علائم و مشکلات سیستم عصبی

سیستم عصبی ممکن است به دلایل مختلفی از جمله آسیب‌ها، بیماری‌ها یا اختلالات عملکردی با مشکلاتی مواجه شود. در اینجا به مشکلات شایع سیستم عصبی پرداخته می‌شود:

واژهتلفظ فارسیمعنی فارسی
die Nervenدی نِفْناعصاب
das Gehirnداسْ گِه‌هیُنمغز
das Rückenmarkداس قوکِنْماکنخاع

توضیحات مشکلات:

  1. مشکلات اعصاب (die Nerven):

    • مشکلات اعصاب می‌تواند شامل اختلالات حسی یا حرکتی باشد که به دلیل آسیب به اعصاب یا اختلال در عملکرد آن‌ها ایجاد می‌شود. به عنوان مثال، نوروپاتی (آسیب عصبی) می‌تواند منجر به درد، بی‌حسی یا ضعف در اندام‌ها شود.
  2. مشکلات مغز (das Gehirn):

    • مشکلات مغز می‌تواند شامل انواع مختلفی از اختلالات باشد، از جمله سکته مغزی، بیماری‌های نورودژنراتیو مانند آلزایمر و پارکینسون، و صدمات مغزی که ممکن است منجر به اختلالات شناختی، حرکتی یا حسی شود.
  3. مشکلات نخاع (das Rückenmark):

    • آسیب به نخاع می‌تواند منجر به فلج یا مشکلات حرکتی در قسمت‌های مختلف بدن شود. اختلالاتی مانند دیسک کمر یا سکته نخاعی نیز می‌توانند باعث مشکلات حرکتی و حسی شوند.
آگاهی از واژگان و مشکلات سیستم عصبی به ویژه برای کسانی که به دنبال یادگیری زبان آلمانی در زمینه پزشکی یا علوم اعصاب هستند، مفید است. این اطلاعات می‌تواند به درک بهتر مسائل پزشکی مربوط به سیستم عصبی و درمان‌های مختلف کمک کند.
درخواست مشاوره

واژگان سیستم ادراری

سیستم ادراری مسئول تصفیه و حذف مواد زائد از خون و همچنین تنظیم میزان آب و مواد معدنی در بدن است. این سیستم شامل کلیه‌ها، مثانه، مجاری ادراری و سیستم عصبی مرتبط با آن‌ها است. کلیه‌ها خون را فیلتر کرده و ادرار تولید می‌کنند که از طریق مثانه و مجاری ادراری از بدن خارج می‌شود.

واژگان سیستم ادراری

واژهتلفظ فارسیمعنی فارسی
die Niereدی نیقِهکلیه
die Blaseدی بلازِهمثانه
der Urinدِ اُقینادرار

توضیحات واژگان:

  1. کلیه (die Niere):

    • کلیه‌ها اندام‌هایی هستند که مسئول فیلتر کردن خون و حذف مواد زائد از بدن هستند. آن‌ها ادرار تولید می‌کنند که شامل مواد زائد و آب اضافی است.
  2. مثانه (die Blase):

    • مثانه اندامی است که ادرار را جمع‌آوری می‌کند تا زمانی که بدن آماده باشد آن را از طریق مجاری ادراری دفع کند.
  3. ادرار (der Urin):

    • ادرار مایع زرد رنگی است که توسط کلیه‌ها تولید می‌شود و شامل مواد زائد، آب و مواد معدنی است. این ماده از طریق مثانه و مجاری ادراری از بدن خارج می‌شود.

مشکلات و علائم سیستم ادراری

سیستم ادراری ممکن است به دلایل مختلف از جمله عفونت‌ها، سنگ‌ها، اختلالات عملکردی و مشکلات ساختاری دچار اختلال شود. در اینجا به مشکلات شایع سیستم ادراری پرداخته می‌شود:

واژهتلفظ فارسیمعنی فارسی
der Geruchدِر گِقوخبوی ادرار
die Farbeدی فابِهرنگ ادرار
die Infektionدیه اینفِکِتْزیونعفونت
die Nierensteineدی نیقِن‌اِشْتایْنهسنگ کلیه
die Harninkontinenzدیه هانینْکونْتینِنْتْزبی‌اختیاری ادرار

توضیحات مشکلات:

  1. بوی ادرار (der Geruch):

    • بوی ادرار ممکن است به دلایل مختلفی تغییر کند، مانند عفونت ادراری، مصرف برخی غذاها، یا مشکلات کبدی. بوی شدید یا غیرعادی می‌تواند نشانه‌ای از اختلال باشد.
  2. رنگ ادرار (die Farbe):

    • رنگ ادرار معمولاً زرد کمرنگ است، اما تغییر رنگ آن می‌تواند نشان‌دهنده مشکلات سلامتی باشد. رنگ قرمز یا قهوه‌ای ممکن است نشان‌دهنده وجود خون در ادرار باشد، در حالی که رنگ تیره ممکن است به کم‌آبی بدن اشاره کند.
  3. عفونت (die Infektion):

    • عفونت ادراری (UTI) زمانی رخ می‌دهد که باکتری‌ها به سیستم ادراری حمله کنند. این عفونت‌ها می‌توانند موجب درد هنگام ادرار، احساس نیاز مکرر به ادرار و تب شوند.
  4. سنگ کلیه (die Nierensteine):

    • سنگ کلیه رسوبات سخت مواد معدنی و نمک‌ها در کلیه‌ها هستند. این سنگ‌ها ممکن است باعث درد شدید، خون در ادرار و انسداد مجاری ادراری شوند.
  5. بی‌اختیاری ادرار (die Harninkontinenz):

    • بی‌اختیاری ادرار به عدم توانایی کنترل ادرار اشاره دارد. این مشکل می‌تواند به دلایل مختلفی مانند آسیب عصبی، عفونت یا مشکلات عضلانی ایجاد شود.
برای افرادی که در حال یادگیری زبان آلمانی در حوزه پزشکی یا درمان‌های مرتبط با سیستم ادراری هستند، آشنایی با این واژگان و علائم می‌تواند بسیار مفید باشد. این اطلاعات به افراد کمک می‌کند تا به راحتی با شرایط پزشکی مختلف در این حوزه آشنا شوند. موسسه زبان نگار دوره‌های تخصصی زبان آلمانی پزشکی را نیز ارائه می‌دهد که می‌تواند به افراد در این زمینه کمک کند.
درخواست مشاوره

واژگان سیستم تولید مثل

سیستم تولید مثل انسان مسئول تولید مثل و تولد نسل جدید است. این سیستم شامل اندام‌های داخلی و خارجی است که در مردان و زنان متفاوت می‌باشد. در مردان، این سیستم عمدتاً شامل آلت تناسلی، بیضه‌ها و دستگاه‌های مربوط به تولید اسپرم است. در زنان، سیستم تولید مثل شامل رحم، تخمدان‌ها و لوله‌های فالوپ است که مسئول تولید تخمک و فراهم کردن محیطی برای رشد جنین هستند.

واژگان سیستم تولید مثل

اندام‌های تولید مثل

واژهتلفظ فارسیمعنی فارسی
der Penisدِ پنِیسآلت تناسلی
die Hodenدی هودْنبیضه
das Spermaداسْ شْپِرمااسپرم
die Brüsteدی بقوسْتِهسینه
die Scheideدی شایْدِهواژن
die Gebärmutterدی گِبِیِه موتِرحم
die Menstruationدیه مِنسْتُق‌آتسیونقاعدگی زنانه
die Eileiterدیه آیْلایْتِرلوله فالوپ
die Schwangerschaftدی شْوانگِرْشافْتبارداری
das Eiداس آیتخمک

توضیحات واژگان:

  1. آلت تناسلی (der Penis):

    • عضو جنسی مردانه است که نقش اصلی در فرایند تولید مثل دارد. این عضو به انزال اسپرم کمک می‌کند.
  2. بیضه (die Hoden):

    • بیضه‌ها اندام‌های تولید کننده اسپرم و هورمون‌های جنسی مردانه (تستوسترون) هستند.
  3. اسپرم (das Sperma):

    • اسپرم سلول‌های جنسی مردانه هستند که در فرایند باروری تخمک زنانه نقش دارند.
  4. سینه (die Brüste):

    • در زنان، سینه‌ها اندام‌هایی هستند که وظیفه تولید شیر برای تغذیه نوزاد را دارند. در مردان نیز این اندام‌ها وجود دارند، اما نقش خاصی در تولید مثل ندارند.
  5. واژن (die Scheide):

    • واژن یک لوله عضلانی است که از دهانه رحم به بیرون بدن می‌رود. این اندام نقش مهمی در فرایند زایمان و رابطه جنسی ایفا می‌کند.
  6. رحم (die Gebärmutter):

    • رحم اندامی است که محل رشد جنین در طول بارداری است. این عضو در زنانی که باردار هستند، نقش حیاتی دارد.
  7. قاعدگی زنانه (die Menstruation):

    • قاعدگی فرایند ماهانه‌ای است که در آن خون و بافت‌های دیگر از رحم خارج می‌شوند. این فرایند معمولاً نشانه‌ای از آمادگی بدن برای بارداری است.
  8. لوله فالوپ (die Eileiter):

    • لوله‌های فالوپ مسئول انتقال تخمک از تخمدان به رحم هستند و معمولاً جایی است که تخمک با اسپرم بارور می‌شود.
  9. بارداری (die Schwangerschaft):

    • بارداری به دوره‌ای اطلاق می‌شود که در آن جنین در رحم رشد می‌کند.
  10. تخمک (das Ei):

  • تخمک سلول جنسی زنانه است که در تخمدان‌ها تولید می‌شود و در صورت باروری توسط اسپرم، جنین تشکیل می‌شود.

مشکلات و علائم سیستم تولید مثل

واژهتلفظ فارسیمعنی فارسی
die Unfruchtbarkeitدی اونْ‌فْخوخْتْ باکایْتناباروری
die Erektionsstörungenدیه اقِکْتْسی‌اون‌‌‌شْتوقونْگِناز دست دادن نعوظ
der Ausflussدِر آوسْ‌فْلوسترشح

توضیحات مشکلات:

  1. ناباروری (die Unfruchtbarkeit):

    • ناباروری به عدم توانایی در باروری یا عدم امکان بارداری پس از یک سال تلاش برای آن اطلاق می‌شود.
  2. از دست دادن نعوظ (die Erektionsstörungen):

    • اختلالات نعوظ زمانی رخ می‌دهند که مرد قادر به داشتن نعوظ کافی برای رابطه جنسی نباشد.
  3. ترشح (der Ausfluss):

    • ترشح به مایعی اطلاق می‌شود که از واژن یا آلت تناسلی خارج می‌شود. این ترشحات ممکن است در دوران عادی، بارداری یا به دلیل عفونت‌ها مشاهده شود.

زایمان

واژهتلفظ فارسیمعنی فارسی
die eingeleitete Geburtدی آیْنْگِلایْتِته گِبُقْتدرد زایمان کاذب
die Fruchtblase ist geplatztدی فْخوختْ بلازِ است گِه‌پْلاتْزْتپاره شدن کیسه آب
die Plazentaدی پْلازِنْتاجفت
der Dammschnittدِر دام‌شْنِتاپیزیوتومی
die Epiduralanästhesieدی اِپیدو‌قالانِسْتیزیاپیدورال
der Gebärmutterhalsدِیِ گِبْیا‌موتِهالْسْدهانه رحم

توضیحات زایمان:

  1. درد زایمان کاذب (die eingeleitete Geburt):

    • این دردها که معمولاً در اوایل بارداری رخ می‌دهند، شبیه به درد زایمان واقعی هستند اما به دلایلی مانند آماده شدن رحم یا تغییرات هورمونی رخ می‌دهند.
  2. پاره شدن کیسه آب (die Fruchtblase ist geplatzt):

    • پاره شدن کیسه آب معمولاً نشانه‌ای از شروع زایمان است که در آن مایع آمنیوتیک از رحم خارج می‌شود.
  3. جفت (die Plazenta):

    • جفت اندامی است که در طی بارداری به دیواره رحم متصل می‌شود و اکسیژن و مواد غذایی را از مادر به جنین منتقل می‌کند.
  4. اپیزیوتومی (der Dammschnitt):

    • اپیزیوتومی عملی است که در آن بخش کوچکی از پوست و بافت‌های اطراف واژن بریده می‌شود تا کانال زایمان بازتر شود.
  5. اپیدورال (die Epiduralanästhesie):

    • اپیدورال نوعی بی‌حسی است که در آن داروی بی‌حسی در فضای اپیدورال در اطراف نخاع تزریق می‌شود تا درد زایمان کاهش یابد.
  6. دهانه رحم (der Gebärmutterhals):

    • دهانه رحم بخش پایین رحم است که به واژن متصل می‌شود و در زمان زایمان برای تسهیل خروج نوزاد باز می‌شود.

پیشگیری از بارداری

واژهتلفظ فارسیمعنی فارسی
die Antibabypilleدی آنْتی‌بیبی‌پیلِهقرص‌های ضد بارداری
die Spiraleدی شْپیقالِهآ یو دی
das Kondomداس کانْدومکاندوم

توضیحات پیشگیری از بارداری:

  1. قرص‌های ضد بارداری (die Antibabypille):

    • این قرص‌ها هورمون‌هایی را وارد بدن می‌کنند که از تخمک‌گذاری جلوگیری کرده و در نتیجه از بارداری پیشگیری می‌کنند.
  2. آ یو دی (die Spirale):

    • آی‌یو‌دی یک دستگاه کوچک است که در داخل رحم قرار می‌گیرد و به‌طور مؤثر از بارداری جلوگیری می‌کند.
  3. کاندوم (das Kondom):

    • کاندوم‌ها پوشش‌های نازکی هستند که برای جلوگیری از بارداری و انتقال بیماری‌های مقاربتی استفاده می‌شوند.
این توضیحات کمک می‌کند تا با واژگان و مفاهیم مرتبط با سیستم تولید مثل، علائم و مشکلات آن آشنا شوید.
درخواست مشاوره

واژگان مرتبط با دندان و دندان پزشکی

در اینجا یک لیست از واژگان و عبارات مهم مربوط به دندانپزشکی به زبان آلمانی به همراه معانی و تلفظ‌های فارسی آن‌ها آورده شده است. این عبارات می‌توانند در ارتباط با مسائل مختلف دندانپزشکی، از جمله درمان‌ها، مشکلات دندانی، و عبارات رایج در دندانپزشکی مفید باشند.

واژگان مرتبط با دندان

واژهتلفظ فارسیمعنی فارسی
der Zahnدِیِ تْزْاندندان
der Zahnschmelzدیِ تْزان‌شْمِلْتْسمینای دندان
das Zahnmarkداسْ زانْ‌ماکپالپ (اعصاب)
die Wurzelدی وُوتْسِلریشه
das Zahnfleischداسْ زان‌فلایْشلثه
der Knochenدِ کنوخِنْاستخوان
untere Zähneاونتِقِه تْزینِهدندان پایین
obere Zähneاُبِقِه تْزینِهدندان بالا
der Schneidezahnدِ شْنایدِه‌زایْندندان قدامی
der Prämolar/der vordere Backenzahnدِیِ پْخیمولا/دِی فوردِقِه بَکِن‌ْزاندندان آسیاب کوچک
der Backenzahnدِیِ بَکِنْ‌زاندندان آسیاب
der Weisheitszahnدِ وایزهایْتْسْ‌تْزاندندان عقل

رویه‌های دندانپزشکی

واژهتلفظ فارسیمعنی فارسی
das Zahnziehenداسْ زانْ‌تْزیِنکشیدن دندان
die Wurzelkanalbehandlungدی وُتْسِل‌ْکانال‌بِهانْدلونْگدرمان ریشه یا روت کانال (درمان عصب کشی)
die Füllungدی فولونْگپر کردن دندان
das Amalgamداس آمالْگامآمالگام
der Komposit (“weiße Füllung”)دِیَ کامپوزیت (“وایْسِه فولونْگ”)کامپوزیت
die Zahnaufhellungدی تْزان‌آوْفِه‌لونگسفید کردن دندان
die Kieferorthopädieدی کیفِه اُتوپِدیارتودنسی
die Kroneدی کْقونِهتاج دندان
die Keramikkroneدی کِقامیک‌کقونِهروکش سرامیکی
die Zahnprotheseدی تْزان‌پُوتِزِهدندان مصنوعی
die Brückeدی بقوکِهپل دندان مصنوعی
das Zähneputzenداس زیْنِه‌پوتْسِنتمیز کردن دندان، جرم گیری
die Zahnbürsteدی تْزان‌بوسْتهمسواک
die Aufbissschieneدی اَوفْبیس‌شینِهمحافظ شبانه دندان
die Panorama-Röntgenaufnahmeدی پانوقاما-قِنْتگِن‌اوفْنامَهعکس برداری پانورامیک
das Röntgenداس قِنْتگِناشعه ایکس

مشکلات و بیماری‌های دندانی

واژهتلفظ فارسیمعنی فارسی
die Karies (die Zahnfäule)دی کاقیِس (دی تْزان‌فویْله)کرم خوردگی (پوسیدگی دندان)
die Zahnmarkentzündungدی تْزان‌ماکِنْ تْزونْگالتهاب پالپ دندان
der Abszess, die Schwellungدِ آپْسِس، دی شْوِلونْگآبسه، تورم
die Zahnfleischschwellungدی تْزان‌فلایْشْ‌شوِلونْگالتهاب لثه
die Schmerzenدی شْمَتْسِندرد
weh tunوِه تونصدمه دیدن
blutenبلوتْنخونریزی کردن

عبارات رایج در دندانپزشکی

عبارتتلفظ فارسیمعنی فارسی
Ich muss zum Notzahnarztایش موس تْزوم نوتزان‌آتْزتْمن به یک وقت اورژانسی نیاز دارم.
Ich habe Zahnschmerzen/Mein Zahn tut wehایش هابِه زان‌ْشمَتْسن/مایْن زانْ تْوت وِیدندانم آسیب دید.
Ich habe einen Abszessایش هابه اینِن آپستِزِسمن (دندان) آبسه کردم.
Meine Zahnprothese ist locker und mein Zahnfleisch tut wehماینِه تْزان‌پوتِزه اِست لوکِه اونْد مایْن زان‌ْفلایْش توت وِیدندان مصنوعی ام لق شده و لثه ام درد می‌کند.
Meine Krone ist abgefallenماینِه کخونِه است اَبْگه‌فالِنتاج دندانم افتاده است.
Ich habe Zahnfleischblutung, wenn ich mir die Zähne putzeایش هابه تْزان‌فلایْشبلوتونْگ، وِن ایش می دی تْزینِه‌پوتْسِهوقتی دندان‌هایم را مسواک می‌زنم لثه‌ام خونریزی می‌کند.
Meine Zähne reagieren empfindlich auf Kälte, auf Wärmeماینِه تْزینه قی‌آگیقِن اِمپفِیندلیش آف کالْتِه، آف وَامِهدندان‌هایم به سرما و گرما حساس هستند.
این فهرست می‌تواند به شما در یادگیری واژگان و عبارات پرکاربرد دندانپزشکی کمک کند. این واژگان به‌ویژه برای افرادی که قصد دارند در زمینه دندانپزشکی به زبان آلمانی ارتباط برقرار کنند، مفید خواهند بود.
درخواست مشاوره

سخن پایانی

در دنیای امروز، آشنایی با اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی برای متخصصان و دانشجویان پزشکی که به دنبال ارتقاء مهارت‌های خود و تعامل مؤثر در محیط‌های علمی و درمانی هستند، امری ضروری است. تسلط بر این اصطلاحات نه‌تنها به درک بهتر متون و مقالات علمی کمک می‌کند، بلکه به ایجاد ارتباطات مؤثر و بهبود عملکرد در محیط‌های حرفه‌ای نیز می‌افزاید. با استفاده از منابع آموزشی مناسب، از جمله دوره‌های آموزش زبان آلمانی، دوره‌های آنلاین زبان آلمانی، کلاس‌های خصوصی آلمانی و کلاس‌های حضوری، می‌توانید به‌آسانی این اصطلاحات را یاد بگیرید و توانایی‌های زبانی خود را در زمینه پزشکی تقویت کنید. امیدواریم که با بهره‌برداری از این مقاله و روش‌های پیشنهادی، در یادگیری و به‌کارگیری اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی موفق باشید.

برای تقویت بیشتر مهارت‌های زبان آلمانی خود و یادگیری دقیق‌تر اصطلاحات پزشکی، می‌توانید از دوره‌های تخصصی موسسه زبان نگار استفاده کنید که با متدهای روز و اساتید مجرب، در زمینه آموزش زبان آلمانی به شما کمک می‌کند.