French terms

تکنیک های طلایی یادگیری اصطلاحات کاربردی زبان فرانسه

 اصطلاحات زبان فرانسه، جملات و عباراتی هستند که در زبان روزمره و موقعیت‌های مختلف به‌ کار می‌روند. با یادگیری اصطلاحات، می‌توانید به‌ راحتی با فرانسوی‌ها ارتباط برقرار کنید، نیازهای خود را بیان کنید و درک عمیق‌تری از فرهنگ و زبان فرانسه پیدا کنید.

اما چالش‌های یادگیری اصطلاحات زبان فرانسه چیست؟ بسیاری از زبان‌ آموزان در به‌خاطر سپردن اصطلاحات مشکل دارند. تنوع اصطلاحات، معانی مختلف آن‌ها و کاربردهای گوناگونشان در موقعیت‌های مختلف، می‌تواند یادگیری را دشوار کند.

در این مقاله، همراه شما خواهیم بود تا با چالش‌های یادگیری اصطلاحات زبان فرانسه روبرو شویم و راه‌های غلبه بر آن‌ها را بیاموزیم. با ارائه روش‌های خلاقانه و کاربردی، به شما کمک می‌کنیم تا اصطلاحات را به‌ طور موثر یاد بگیرید و از آن‌ها در مکالمات روزمره و موقعیت‌های مختلف استفاده کنید.

پس اگر به دنبال سفری جذاب به دنیای زبان فرانسه هستید، با ما همراه شوید!

در ادامه این مقاله، به بررسی کلی اصطلاحات زبان فرانسه، اهمیت و کاربرد آن‌ها، و روش‌های مختلف یادگیری اصطلاحات فرانسه خواهیم پرداخت.

مرتبط بخوانید: 10 ترفند فوق العاده یادگیری سریع زبان فرانسه

اصطلاحات کاربردی زبان فرانسه در زمینه های مختلف

اصطلاحات کاربردی زبان فرانسه می‌توانند در زمینه‌های مختلفی تقسیم‌بندی شوند. این اصطلاحات می‌توانند شامل گفتگوهای روزمره، محیط‌های حرفه‌ای، و موقعیت‌های خاص باشند. در ادامه، بخش‌های مختلفی که اصطلاحات کاربردی زبان فرانسه در آن‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند، به همراه توضیحات و مثال‌های کاربردی ارائه شده است:

1. اصطلاحات روزمره

این دسته شامل عباراتی است که در گفتگوهای عادی و روزمره استفاده می‌شود و به برقراری ارتباط پایه‌ای کمک می‌کند.

  • Bonjour (سلام) – استفاده در موقعیت‌های رسمی و غیررسمی.
  • Merci (ممنون) – برای ابراز تشکر.
  • S’il vous plaît (لطفاً) – برای درخواست مودبانه.
  • Excusez-moi (ببخشید) – برای جلب توجه یا عذرخواهی.
  • Comment ça va? (حال شما چطور است؟) – برای پرسیدن حال شخص.:
اصطلاح (فرانسوی) مثال‌های کاربردی و ترجمه فارسی
Bonjour Bonjour, comment allez-vous ?
سلام، حال شما چطور است؟
Merci Merci beaucoup pour votre aide.
بسیار ممنون از کمک شما.
S’il vous plaît Pouvez-vous me passer le sel, s’il vous plaît ?
لطفاً می‌توانید نمک را به من بدهید؟
Excusez-moi Excusez-moi, où se trouve la gare ?
ببخشید، ایستگاه قطار کجا است؟
Comment ça va ? Comment ça va aujourd’hui ?
حال شما امروز چطور است؟
Au revoir Au revoir, à bientôt !
خداحافظ، به زودی می‌بینیم!
Oui Oui, je suis d’accord avec vous.
بله، من با شما موافقم.
Non Non, je ne peux pas venir.
خیر، نمی‌توانم بیایم.
Pardon Pardon, je n’ai pas entendu votre question.
معذرت می‌خواهم، سوال شما را نشنیدم.
Comment vous appelez-vous ? Comment vous appelez-vous ?
نام شما چیست؟
Je ne comprends pas Désolé, je ne comprends pas ce que vous dites.
معذرت می‌خواهم، من نمی‌فهمم چه می‌گویید.
Ça marche Ça marche pour moi, merci.
این برای من خوب است، ممنون.
Où est-ce que les toilettes ? Où est-ce que les toilettes, s’il vous plaît ?
لطفاً دستشویی کجاست؟
Pouvez-vous répéter, s’il vous plaît ? Pouvez-vous répéter, s’il vous plaît ?
لطفاً می‌توانید دوباره تکرار کنید؟
Je suis désolé Je suis désolé pour le retard.
بابت تأخیر متأسفم.

این جدول به شما کمک می‌کند تا اصطلاحات و عبارات روزمره به زبان فرانسه را با مثال‌های کاربردی یاد بگیرید و در مکالمات روزانه خود به کار ببرید.

2. اصطلاحات در محیط‌های حرفه‌ای

این اصطلاحات در محیط‌های کاری و حرفه‌ای استفاده می‌شود و به برقراری ارتباط مؤثر در موقعیت‌های شغلی کمک می‌کند.

  • Réunion (جلسه) – جلسه کاری یا ملاقات.
  • Rapport (گزارش) – سندی که نتایج کار یا تحقیق را ارائه می‌دهد.
  • Délai (مهلت) – زمان مشخص شده برای تکمیل یک وظیفه یا پروژه.
  • Responsabilité (مسئولیت) – وظایف و تعهدات کاری.
  • Contrat (قرارداد) – توافق‌نامه رسمی بین طرفین.
اصطلاح (فرانسوی) مثال‌های کاربردی و ترجمه فارسی
Réunion Nous avons une réunion importante cet après-midi.
ما یک جلسه مهم در بعد از ظهر داریم.
Rapport Le rapport sera soumis à la fin de la semaine.
گزارش تا پایان هفته ارائه خواهد شد.
Délai Le délai pour ce projet est de deux semaines.
مهلت برای این پروژه دو هفته است.
Responsabilité Vous avez la responsabilité de gérer l’équipe.
شما مسئولیت مدیریت تیم را دارید.
Contrat Le contrat doit être signé avant la fin du mois.
قرارداد باید قبل از پایان ماه امضا شود.
Objectif L’objectif de la réunion est de définir les nouvelles stratégies.
هدف جلسه تعریف استراتژی‌های جدید است.
Budget Nous devons respecter le budget alloué pour ce projet.
ما باید بودجه اختصاص‌یافته برای این پروژه را رعایت کنیم.
Échéance L’échéance pour la soumission du projet est le 15 mai.
مهلت برای ارائه پروژه 15 مه است.
Collaboration La collaboration entre les départements est essentielle pour ce projet.
همکاری بین دپارتمان‌ها برای این پروژه ضروری است.
Performance La performance de l’équipe sera évaluée à la fin du trimestre.
عملکرد تیم در پایان سه‌ماهه ارزیابی خواهد شد.
Réponse Veuillez envoyer votre réponse avant la fin de la journée.
لطفاً پاسخ خود را قبل از پایان روز ارسال کنید.
Meeting Le meeting se tiendra dans la salle de conférence.
جلسه در سالن کنفرانس برگزار خواهد شد.
Evaluation L’évaluation des employés sera effectuée en janvier.
ارزیابی کارکنان در ژانویه انجام خواهد شد.
Tâche Chaque membre de l’équipe a une tâche spécifique à accomplir.
هر عضو تیم یک وظیفه خاص برای انجام دارد.
Signature La signature du contrat est requise pour finaliser l’accord.
امضای قرارداد برای نهایی کردن توافق لازم است.

این جدول به شما کمک می‌کند تا اصطلاحات و عبارات مرتبط با محیط‌های حرفه‌ای به زبان فرانسه را با مثال‌های کاربردی یاد بگیرید و در موقعیت‌های کاری خود به کار ببرید.

3. اصطلاحات پزشکی

این اصطلاحات به ویژه برای متخصصان پزشکی و پرستاران مفید است و به برقراری ارتباط در زمینه‌های پزشکی و بهداشتی کمک می‌کند.

  • Médecin (پزشک) – متخصص در درمان بیماری‌ها.
  • Patient (بیمار) – فردی که نیاز به مراقبت‌های پزشکی دارد.
  • Diagnostic (تشخیص) – فرآیند شناسایی بیماری.
  • Traitement (درمان) – روش‌های پزشکی برای بهبود وضعیت بیمار.
  • Pharmacie (داروخانه) – مکانی که داروها توزیع می‌شود.
اصطلاح (فرانسوی) مثال‌های کاربردی و ترجمه فارسی
Médecin Le médecin a examiné le patient ce matin.
پزشک بیمار را امروز صبح معاینه کرد.
Patient Le patient doit suivre les instructions du médecin.
بیمار باید دستورالعمل‌های پزشک را دنبال کند.
Diagnostic Un diagnostic précoce est crucial pour le traitement efficace.
تشخیص زودهنگام برای درمان مؤثر حیاتی است.
Traitement Le traitement a commencé dès que le diagnostic a été établi.
درمان بلافاصله پس از تشخیص آغاز شد.
Pharmacie Vous pouvez obtenir les médicaments à la pharmacie à côté de l’hôpital.
شما می‌توانید داروها را از داروخانه کنار بیمارستان دریافت کنید.
Consultation La consultation avec le spécialiste est prévue pour demain.
مشاوره با متخصص برای فردا برنامه‌ریزی شده است.
Infirmier/Infirmière L’infirmière prend les signes vitaux du patient.
پرستار علائم حیاتی بیمار را اندازه‌گیری می‌کند.
Soin Les soins post-opératoires sont essentiels pour la récupération.
مراقبت‌های پس از عمل برای بهبودی ضروری است.
Urgence L’urgence a traité le patient immédiatement.
بخش اورژانس بیمار را فوراً درمان کرد.
Examen L’examen médical complet est prévu pour la semaine prochaine.
معاینه پزشکی کامل برای هفته آینده برنامه‌ریزی شده است.
Prescription La prescription doit être remplie à la pharmacie.
نسخه باید در داروخانه تجویز شود.
Traitement Le traitement de la maladie nécessite plusieurs étapes.
درمان بیماری نیاز به چندین مرحله دارد.
Opération L’opération a été réussie sans complications.
جراحی بدون عوارض به خوبی انجام شد.
Vaccin Le vaccin contre la grippe est recommandé chaque année.
واکسن علیه آنفولانزا هر سال توصیه می‌شود.
Analyse Une analyse de sang est nécessaire pour vérifier les niveaux de vitamines.
انجام آزمایش خون برای بررسی سطح ویتامین‌ها ضروری است.

4. اصطلاحات آموزشی

این دسته شامل عباراتی است که در محیط‌های آموزشی و تحصیلی استفاده می‌شود و به تعامل در کلاس‌های درسی و فرآیندهای آموزشی کمک می‌کند.

  • Enseignant (معلم) – فردی که در فرآیند آموزش فعالیت می‌کند.
  • Élève (دانش‌آموز) – فردی که در حال یادگیری است.
  • Cours (دوره/کلاس) – واحد درسی یا دوره آموزشی.
  • Devoir (وظیفه) – تکالیف و کارهای خانه.
  • Diplôme (مدرک) – گواهینامه‌ای که پس از اتمام یک دوره تحصیلی اعطا می‌شود.
اصطلاح (فرانسوی) مثال‌های کاربردی و ترجمه فارسی
Enseignant L’enseignant prépare les leçons pour ses élèves.
معلم در حال آماده‌سازی درس‌ها برای دانش‌آموزانش است.
Élève L’élève a bien compris la leçon d’aujourd’hui.
دانش‌آموز درس امروز را به خوبی فهمیده است.
Cours Le cours de mathématiques commence à 10 heures.
کلاس ریاضی از ساعت 10 شروع می‌شود.
Devoir Les devoirs doivent être rendus avant la fin de la semaine.
تکالیف باید قبل از پایان هفته تحویل داده شوند.
Diplôme Il a obtenu son diplôme après quatre années d’études.
او پس از چهار سال تحصیل مدرک خود را دریافت کرد.
Examen L’examen final aura lieu la semaine prochaine.
امتحان نهایی هفته آینده برگزار خواهد شد.
Bibliothèque La bibliothèque de l’université est ouverte tous les jours.
کتابخانه دانشگاه هر روز باز است.
Évaluation L’évaluation des compétences des étudiants est essentielle.
ارزیابی مهارت‌های دانش‌آموزان ضروری است.
Matériel Le matériel scolaire est distribué au début de l’année scolaire.
وسایل آموزشی در ابتدای سال تحصیلی توزیع می‌شود.
Programme Le programme de la classe de français est très complet.
برنامه کلاس زبان فرانسه بسیار کامل است.
Session La session d’examens commence demain.
جلسه امتحانات از فردا آغاز می‌شود.
Formation La formation continue est importante pour le développement professionnel.
آموزش مداوم برای توسعه حرفه‌ای مهم است.
Pédagogie La pédagogie utilisée dans cette école est innovante.
روش‌های آموزشی استفاده‌شده در این مدرسه نوآورانه است.
Tuteur Le tuteur aide les étudiants avec leurs projets.
معلم خصوصی به دانش‌آموزان در پروژه‌هایشان کمک می‌کند.
Révision Les révisions avant l’examen sont cruciales.
مرور مطالب قبل از امتحان بسیار مهم است.

این جدول به شما کمک می‌کند تا اصطلاحات کلیدی مربوط به محیط‌های آموزشی و تحصیلی به زبان فرانسه را یاد بگیرید و در تعاملات کلاسی و فرآیندهای آموزشی از آن‌ها بهره ببرید.

5. اصطلاحات تجاری

این اصطلاحات در مذاکرات تجاری، فروش و بازاریابی کاربرد دارند و به برقراری ارتباط موثر در زمینه‌های تجاری و اقتصادی کمک می‌کنند.

  • Client (مشتری) – فردی که کالا یا خدمات می‌خرد.
  • Fournisseur (تأمین‌کننده) – شرکتی که کالا یا خدمات را ارائه می‌دهد.
  • Facture (فاکتور) – سندی که جزئیات خرید و مبلغ قابل پرداخت را مشخص می‌کند.
  • Budget (بودجه) – مقدار پول تخصیص داده شده برای یک پروژه یا بخش.
  • Négociation (مذاکره) – فرآیند گفتگو برای رسیدن به توافق.
اصطلاح (فرانسوی) مثال‌های کاربردی و ترجمه فارسی
Client Le client a demandé une réduction sur le prix.
مشتری درخواست تخفیف در قیمت را داشته است.
Fournisseur Notre fournisseur a livré les produits à temps.
تأمین‌کننده ما محصولات را به موقع تحویل داده است.
Facture La facture doit être réglée dans les 30 jours.
فاکتور باید در مدت 30 روز پرداخت شود.
Budget Le budget pour le projet est de 50000 euros.
بودجه برای پروژه 50000 یورو است.
Négociation La négociation a abouti à un accord favorable pour les deux parties.
مذاکره به توافقی مطلوب برای هر دو طرف منجر شد.
Contrat Nous avons signé un contrat avec un nouveau partenaire.
ما با یک شریک جدید قرارداد امضا کرده‌ایم.
Marché Le marché cible de notre produit est l’Europe.
بازار هدف محصول ما اروپا است.
Produit Le produit a été lancé avec succès sur le marché.
محصول با موفقیت در بازار عرضه شد.
Vente Les ventes ont augmenté de 20% cette année.
فروش‌ها در این سال 20 درصد افزایش یافته است.
Réunion La réunion de suivi est prévue pour vendredi.
جلسه پیگیری برای جمعه برنامه‌ریزی شده است.
Partenaire Nous cherchons un nouveau partenaire pour notre expansion.
ما به دنبال یک شریک جدید برای توسعه خود هستیم.
Performance La performance financière de l’entreprise est solide.
عملکرد مالی شرکت قوی است.
Stratégie La stratégie marketing doit être revue pour le prochain trimestre.
استراتژی بازاریابی باید برای سه ماهه بعد بازنگری شود.
Chiffre d’affaires Le chiffre d’affaires a dépassé les prévisions.
درآمد فروش از پیش‌بینی‌ها فراتر رفته است.
Investissement L’investissement dans la nouvelle technologie est crucial.
سرمایه‌گذاری در فناوری جدید بسیار حیاتی است.

این جدول به شما کمک می‌کند تا اصطلاحات کلیدی مربوط به محیط‌های تجاری و اقتصادی به زبان فرانسه را به خوبی یاد بگیرید و در مذاکرات، فروش و بازاریابی از آن‌ها بهره‌برداری کنید.

6. اصطلاحات سفر و گردشگری

این اصطلاحات برای افرادی که به سفر می‌روند یا در صنعت گردشگری فعالیت می‌کنند، مفید است.

  • Hôtel (هتل) – مکانی برای اقامت در طول سفر.
  • Réservation (رزرو) – فرآیند پیش‌خرید یا رزرو مکان.
  • Excursion (تور) – سفر کوتاه برای دیدن جاذبه‌های گردشگری.
  • Billet (بلیط) – سندی برای ورود به مکان‌های مختلف یا استفاده از وسایل نقلیه.
  • Guide (راهنما) – فردی که اطلاعات و راهنمایی در مورد مکان‌های گردشگری ارائه می‌دهد.
اصطلاح (فرانسوی) مثال‌های کاربردی و ترجمه فارسی
Hôtel L’hôtel est situé près de la plage.
هتل نزدیک به ساحل واقع شده است.
Réservation Nous avons fait une réservation pour deux nuits.
ما برای دو شب رزرو کرده‌ایم.
Excursion L’excursion comprend une visite au château.
تور شامل بازدید از قلعه است.
Billet Vous devez acheter un billet pour entrer dans le musée.
شما باید بلیطی برای ورود به موزه خریداری کنید.
Guide Le guide nous a montré les principaux sites touristiques.
راهنما مکان‌های اصلی گردشگری را به ما نشان داد.
Séjour Nous avons passé un agréable séjour à Paris.
ما اقامت خوشایندی در پاریس داشتیم.
Tourisme Le tourisme est une industrie importante dans cette ville.
گردشگری صنعتی مهم در این شهر است.
Vol Le vol pour New York part à 18h00.
پرواز به نیویورک ساعت 18:00 پرواز می‌کند.
Bagages Assurez-vous de récupérer vos bagages à l’aéroport.
مطمئن شوید که چمدان‌های خود را در فرودگاه دریافت کنید.
Carte Une carte de la ville est disponible à l’office de tourisme.
نقشه‌ای از شهر در دفتر گردشگری موجود است.
Check-in Le check-in à l’hôtel commence à partir de 14h00.
پذیرش در هتل از ساعت 14:00 آغاز می‌شود.
Check-out Le check-out doit être effectué avant midi.
باید پیش از ظهر از هتل تخلیه کنید.
Attrait L’attrait principal de la ville est son vieux quartier.
جاذبه اصلی شهر محله قدیمی آن است.
Passeport N’oubliez pas de vérifier la date d’expiration de votre passeport.
فراموش نکنید که تاریخ انقضای گذرنامه خود را بررسی کنید.
Monnaie Il est préférable d’échanger de la monnaie avant de partir.
بهتر است قبل از سفر پول را تبدیل کنید.

این جدول به شما کمک می‌کند تا اصطلاحات کلیدی مربوط به سفر و گردشگری را به خوبی یاد بگیرید و در سفرها یا فعالیت‌های مربوط به گردشگری از آن‌ها بهره‌برداری کنید.

7. اصطلاحات مالی و بانکی

این اصطلاحات در مدیریت مالی، بانکداری و مسائل اقتصادی کاربرد دارند.

  • Compte (حساب) – حساب بانکی یا مالی.
  • Solde (مانده) – مقدار پول باقی‌مانده در حساب.
  • Prêt (وام) – مبلغ پول قرضی که باید بازپرداخت شود.
  • Taux d’intérêt (نرخ بهره) – درصد اضافه‌ای که برای وام‌ها یا سپرده‌ها پرداخت می‌شود.
  • Transaction (تراکنش) – عملیات مالی مانند برداشت یا واریز پول.
اصطلاح (فرانسوی) مثال‌های کاربردی و ترجمه فارسی
Compte Je dois vérifier le solde de mon compte.
من باید مانده حساب خود را بررسی کنم.
Solde Le solde de votre compte est insuffisant.
مانده حساب شما کافی نیست.
Prêt J’ai demandé un prêt pour acheter une maison.
من وامی برای خرید یک خانه درخواست کرده‌ام.
Taux d’intérêt Le taux d’intérêt pour ce prêt est de 3%.
نرخ بهره برای این وام ۳٪ است.
Transaction La transaction a été effectuée avec succès.
تراکنش با موفقیت انجام شد.
Retrait Vous pouvez faire un retrait à tout moment au guichet.
شما می‌توانید در هر زمان از باجه برداشت کنید.
Dépôt J’ai effectué un dépôt de 500 euros sur mon compte.
من ۵۰۰ یورو به حسابم واریز کرده‌ام.
Relevé de compte Je consulte mon relevé de compte chaque mois.
من هر ماه صورت‌حساب حسابم را بررسی می‌کنم.
Carte bancaire La carte bancaire est utilisée pour les paiements.
کارت بانکی برای پرداخت‌ها استفاده می‌شود.
Chèque J’ai émis un chèque pour payer la facture.
من یک چک برای پرداخت فاکتور صادر کرده‌ام.
RIB Vous devez fournir votre RIB pour les virements bancaires.
شما باید RIB خود را برای انتقالات بانکی ارائه دهید.
Agence L’agence bancaire est ouverte de 9h à 17h.
شعبه بانکی از ساعت ۹ تا ۱۷ باز است.
Solde débiteur Votre compte affiche un solde débiteur de 200 euros.
حساب شما نشان‌دهنده مانده منفی ۲۰۰ یورو است.
Payer Vous pouvez payer par carte ou en espèces.
شما می‌توانید با کارت یا نقداً پرداخت کنید.

این جدول به شما کمک می‌کند تا با اصطلاحات کلیدی مالی و بانکی آشنا شوید و در تعاملات مالی و بانکداری خود به راحتی استفاده کنید.

8. اصطلاحات حقوقی

این دسته شامل اصطلاحات کاربردی در زمینه حقوق و قوانین است و به درک مباحث حقوقی کمک می‌کند.

  • Contrat (قرارداد) – توافق‌نامه حقوقی بین طرفین.
  • Avocat (وکیل) – فردی که در مسائل حقوقی مشاوره و نمایندگی ارائه می‌دهد.
  • Justice (عدالت) – سیستم قانونی و قضاوت.
  • Droit (حق) – حقوق و قوانین قابل اجرا.
  • Procès (محاکمه) – فرآیند قانونی برای قضاوت و تصمیم‌گیری در مورد پرونده‌های قضائی.
اصطلاح (فرانسوی) مثال‌های کاربردی و ترجمه فارسی
Contrat Le contrat a été signé par les deux parties.
قرارداد توسط هر دو طرف امضا شد.
Avocat Mon avocat m’a conseillé sur la procédure à suivre.
وکیلم در مورد رویه‌ای که باید دنبال کنم به من مشاوره داد.
Justice Le système de justice vise à protéger les droits des citoyens.
سیستم عدالت به حفظ حقوق شهروندان می‌پردازد.
Droit Chaque citoyen a le droit à un procès équitable.
هر شهروند حق یک محاکمه عادلانه را دارد.
Procès Le procès commencera la semaine prochaine.
محاکمه هفته آینده آغاز خواهد شد.
Juge Le juge a rendu sa décision en faveur du plaignant.
قاضی تصمیم خود را به نفع شاکی صادر کرد.
Plaignant Le plaignant a déposé une plainte contre l’accusé.
شاکی شکایتی علیه متهم ثبت کرد.
Accusé L’accusé doit se présenter au tribunal pour son audience.
متهم باید برای جلسه دادگاه خود به دادگاه حاضر شود.
Recours Vous avez le droit de faire appel de la décision.
شما حق دارید به تصمیم اعتراض کنید.
Sentence La sentence a été prononcée par le juge.
حکم توسط قاضی صادر شد.
Témoin Le témoin a été appelé à la barre pour témoigner.
شاهد برای شهادت در دادگاه فراخوانده شد.
Constitution La constitution définit les principes fondamentaux de la loi.
قانون اساسی اصول اساسی قانون را تعریف می‌کند.
Habeas corpus L’habeas corpus est un droit fondamental pour éviter la détention illégale.
حق “حبس کورپوس” یک حق بنیادی برای جلوگیری از بازداشت غیرقانونی است.

این جدول به شما کمک می‌کند تا با اصطلاحات کلیدی حقوقی آشنا شوید و در مباحث قانونی و حقوقی خود توانمندتر عمل کنید.

9. اصطلاحات علمی

این اصطلاحات در مباحث علمی و تحقیقاتی مورد استفاده قرار می‌گیرند و به درک مفاهیم علمی کمک می‌کنند.

  • Recherche (تحقیق) – فرآیند جمع‌آوری و تحلیل داده‌ها برای کشف اطلاعات جدید.
  • Expérience (آزمایش) – فرآیند علمی برای بررسی فرضیات.
  • Hypothèse (فرضیه) – پیشنهادی برای آزمایش و تحقیق.
  • Résultat (نتیجه) – یافته‌های تحقیق یا آزمایش.
  • Théorie (نظریه) – مجموعه‌ای از اصول که برای توضیح پدیده‌ها استفاده می‌شود.
اصطلاح (فرانسوی) ترجمه (فارسی) مثال‌های کاربردی و ترجمه فارسی
Recherche تحقیق La recherche a révélé de nouvelles informations.
تحقیق اطلاعات جدیدی را فاش کرد.
Expérience آزمایش L’expérience a été menée pour tester la théorie.
آزمایش برای تست نظریه انجام شد.
Hypothèse فرضیه L’hypothèse est que la plante croît mieux avec plus de lumière.
فرضیه این است که گیاه با نور بیشتر بهتر رشد می‌کند.
Résultat نتیجه Les résultats de l’étude montrent une amélioration significative.
نتایج مطالعه نشان‌دهنده بهبود قابل توجه است.
Théorie نظریه La théorie de l’évolution explique la diversité des espèces.
نظریه تکامل تنوع گونه‌ها را توضیح می‌دهد.
Méthode روش La méthode scientifique est utilisée pour garantir des résultats fiables.
روش علمی برای تضمین نتایج قابل اعتماد استفاده می‌شود.
Donnée داده Les données collectées ont été analysées pour le rapport.
داده‌های جمع‌آوری شده برای گزارش تحلیل شدند.
Analyse تحلیل L’analyse des résultats a révélé des tendances intéressantes.
تحلیل نتایج روندهای جالبی را فاش کرد.
Variable متغیر La température est une variable importante dans l’expérience.
دما یک متغیر مهم در آزمایش است.
Observation مشاهده Les observations faites pendant l’expérience ont été documentées.
مشاهدات انجام شده در طول آزمایش مستند شدند.
Postulat پیش‌فرض Le postulat de la théorie est que les conditions restent constantes.
پیش‌فرض نظریه این است که شرایط ثابت باقی می‌مانند.
Échantillon نمونه Un échantillon de la population a été sélectionné pour l’étude.
نمونه‌ای از جمعیت برای مطالعه انتخاب شد.
Modèle مدل Le modèle mathématique aide à prédire les résultats futurs.
مدل ریاضی به پیش‌بینی نتایج آینده کمک می‌کند.
Validation اعتبارسنجی La validation des résultats est essentielle pour la crédibilité de l’étude.
اعتبارسنجی نتایج برای اعتبار مطالعه ضروری است.

این جدول به شما کمک می‌کند تا با اصطلاحات کلیدی علمی آشنا شوید و در مباحث تحقیقاتی و علمی خود توانمندتر عمل کنید.

10. اصطلاحات ورزشی در زبان فرانسه

ورزش یکی از بخش‌های مهم زندگی روزمره و فعالیت‌های حرفه‌ای بسیاری از افراد است. در هر زبان، اصطلاحات خاصی برای توصیف انواع مختلف ورزش‌ها، تکنیک‌ها و تجهیزات ورزشی وجود دارد. زبان فرانسه نیز از این قاعده مستثنی نیست و دارای اصطلاحات و عبارات ویژه‌ای است که در دنیای ورزش مورد استفاده قرار می‌گیرند. در این مقاله، به بررسی برخی از اصطلاحات ورزشی پرکاربرد در زبان فرانسه خواهیم پرداخت.

اصطلاحات پایه‌ای ورزشی

این اصطلاحات به توصیف فعالیت‌ها، تجهیزات و فضاهای ورزشی مربوط می‌شوند:

  1. Sport (ورزش) – فعالیت بدنی که به بهبود سلامت و تناسب اندام کمک می‌کند.
    • Exemple : Le sport est essentiel pour une bonne santé.
  2. Équipe (تیم) – گروهی از افراد که برای مسابقه یا فعالیت ورزشی همکاری می‌کنند.
    • Exemple : L’équipe de football a gagné le match.
  3. Entraîneur (مربی) – فردی که مسئول آموزش و تمرین تیم یا ورزشکاران است.
    • Exemple : L’entraîneur prépare les séances d’entraînement.
  4. Match (مسابقه) – رقابت ورزشی بین دو تیم یا فرد.
    • Exemple : Le match de tennis commence à 15 heures.
  5. Terrain (زمین) – مکانی که در آن مسابقات ورزشی انجام می‌شود.
    • Exemple : Le terrain de football est en herbe.
  6. Équipement (تجهیزات) – وسایل و ابزار مورد نیاز برای انجام ورزش.
    • Exemple : L’équipement de ski comprend des skis et un casque.
  7. Compétition (رقابت) – رویداد ورزشی که در آن ورزشکاران برای برنده شدن با یکدیگر رقابت می‌کنند.
    • Exemple : La compétition de natation a lieu chaque année.
  8. Champion (قهرمان) – فردی که در یک رقابت ورزشی پیروز شده است.
    • Exemple : Le champion du monde de boxe a été couronné hier.
  9. Score (امتیاز) – عددی که نشان‌دهنده نتیجه یک مسابقه است.
    • Exemple : Le score final était de 3-2.
  10. Dépassement de soi (پشت سر گذاشتن خود) – تلاش برای بهبود و رسیدن به بهترین عملکرد شخصی.
    • Exemple : Le dépassement de soi est essentiel pour réussir dans le sport.

اصطلاحات ورزشی خاص

این اصطلاحات به ورزش‌های خاص و تکنیک‌های مربوط به آن‌ها اشاره دارند:

  1. Football (فوتبال) – ورزشی که با توپ گرد و درون دروازه بازی می‌شود.
    • Exemple : Le football est le sport le plus populaire en France.
  2. Basket-ball (بسکتبال) – ورزشی که با توپ و درون سبد انجام می‌شود.
    • Exemple : Ils jouent au basket-ball tous les week-ends.
  3. Tennis (تنیس) – ورزشی که با راکت و توپ انجام می‌شود.
    • Exemple : Le tournoi de tennis aura lieu en juillet.
  4. Natation (شنا) – ورزشی که در آب انجام می‌شود.
    • Exemple : La natation est excellente pour le cardio.
  5. Cyclisme (دوچرخه‌سواری) – ورزشی که با دوچرخه انجام می‌شود.
    • Exemple : Le cyclisme est populaire pendant le Tour de France.
  6. Judo (جودو) – ورزشی رزمی که بر پایه تکنیک‌های پرتاب و قفل بدن است.
    • Exemple : Le judo se pratique sur un tatami.
  7. Gymnastique (ژیمناستیک) – ورزشی که شامل حرکات بدنی و تمرینات قدرتی و انعطاف‌پذیری است.
    • Exemple : La gymnastique rythmique utilise des accessoires comme les rubans.
  8. Boxe (بوکس) – ورزشی رزمی که با دستکش و درون رینگ انجام می‌شود.
    • Exemple : La boxe nécessite une bonne condition physique.
  9. Escrime (شمشیربازی) – ورزشی که با شمشیر و تکنیک‌های خاص انجام می‌شود.
    • Exemple : L’escrime est un sport de combat avec des épées.
  10. Athlétisme (دو و میدانی) – شامل ورزش‌های مختلف مانند دو، پرش و پرتاب.
    • Exemple : L’athlétisme est composé de plusieurs disciplines.

آشنایی با اصطلاحات ورزشی به زبان فرانسه می‌تواند به شما کمک کند تا در محیط‌های ورزشی، مسابقات و تمرینات به راحتی ارتباط برقرار کنید و به تسلط بر زبان در این زمینه دست یابید. با استفاده از جدول ارائه شده و تمرین مداوم، می‌توانید دانش خود را در مورد اصطلاحات ورزشی فرانسه گسترش دهید و در تعاملات ورزشی مؤثرتر عمل کنید.

11.اصطلاحات آشپزی در زبان فرانسه

اصطلاحات آشپزی شامل طیف وسیعی از عبارات و کلمات است که برای توصیف فرآیندهای پخت و پز، مواد اولیه، ابزار و تکنیک‌های مختلف استفاده می‌شود. در اینجا، اصطلاحات پایه‌ای و کاربردی آشپزی به زبان فرانسه معرفی می‌شود:

اصطلاحات پایه‌ای آشپزی

  1. Cuisine (آشپزی) – فرآیند آماده‌سازی غذا.
    • Exemple : La cuisine française est réputée dans le monde entier.
  2. Recette (دستور پخت) – راهنمایی برای آماده‌سازی یک غذا.
    • Exemple : J’ai trouvé une recette de gâteau au chocolat.
  3. Ingrédients (مواد اولیه) – موادی که برای پخت و پز استفاده می‌شوند.
    • Exemple : Les ingrédients principaux sont le poulet et les légumes.
  4. Préparation (آماده‌سازی) – فرآیند آماده‌سازی مواد و ابزار برای پخت و پز.
    • Exemple : La préparation du plat commence par couper les légumes.
  5. Cuisson (پخت) – فرآیند پختن غذا.
    • Exemple : La cuisson des pâtes prend environ dix minutes.
  6. Assaisonnement (چاشنی) – اضافه کردن نمک، فلفل و ادویه‌ها برای بهبود طعم.
    • Exemple : L’assaisonnement donne du goût aux plats.
  7. Ustensiles (ابزار آشپزخانه) – ابزار و وسایل مورد استفاده در آشپزی.
    • Exemple : Les ustensiles incluent des casseroles et des couteaux.
  8. Plat (غذا) – غذا یا خوراکی که آماده شده است.
    • Exemple : Le plat principal est un rôti de boeuf.
  9. Portion (پرس) – مقدار معین از غذا که برای یک نفر سرو می‌شود.
    • Exemple : Chaque portion doit contenir environ 200 grammes.
  10. Garniture (تزئین) – مواد اضافی که برای تزیین غذا استفاده می‌شود.
    • Exemple : La garniture de ce plat est des herbes fraîches.

اصطلاحات مربوط به تکنیک‌های آشپزی

  1. Faire revenir (تفت دادن) – پختن مواد در مقدار کمی روغن تا تغییر رنگ دهند.
    • Exemple : Faire revenir les oignons jusqu’à ce qu’ils soient dorés.
  2. Émincer (خرد کردن) – برش دادن مواد به قطعات بسیار کوچک.
    • Exemple : Émincer l’ail finement pour le plat.
  3. Hacher (ریز کردن) – بریدن مواد به قطعات خیلی کوچک.
    • Exemple : Hacher le persil pour la garniture.
  4. Mijoter (پخته شدن آهسته) – پختن غذا به آرامی و با حرارت کم.
    • Exemple : Mijoter le ragoût pendant deux heures.
  5. Bouillir (جوشاندن) – حرارت دادن مایع تا به نقطه جوش برسد.
    • Exemple : Bouillir de l’eau pour les pâtes.
  6. Griller (کباب کردن) – پختن غذا با حرارت بالا و مستقیماً زیر منبع گرما.
    • Exemple : Griller les légumes au barbecue.
  7. Cuire au four (پختن در فر) – استفاده از حرارت خشک برای پختن غذا.
    • Exemple : Cuire au four à 180 degrés pendant 30 minutes.
  8. Mélanger (مخلوط کردن) – ترکیب مواد با هم.
    • Exemple : Mélanger les ingrédients dans un bol.
  9. Pétrir (ورز دادن) – کار کردن با خمیر تا به بافت مطلوب برسد.
    • Exemple : Pétrir la pâte jusqu’à ce qu’elle soit lisse.
  10. Blanchir (بلانش کردن) – غوطه‌ور کردن مواد در آب جوش و سپس سرد کردن سریع آن‌ها.
    • Exemple : Blanchir les légumes avant de les congeler.

اصطلاحات مربوط به تجهیزات و ابزار

  1. Casserole (قابلمه) – ظرف برای پختن غذا بر روی اجاق.
    • Exemple : Utiliser une casserole pour préparer la soupe.
  2. Poêle (تابه) – وسیله‌ای برای سرخ کردن و تفت دادن مواد.
    • Exemple : Faire chauffer la poêle avant d’ajouter les œufs.
  3. Fouet (پراست) – ابزار برای هم زدن و مخلوط کردن مواد.
    • Exemple : Utiliser un fouet pour battre les blancs d’œufs.
  4. Spatule (قاشقک) – ابزار برای مخلوط کردن و برگرداندن غذا.
    • Exemple : Utiliser une spatule pour retourner les crêpes.
  5. Râpe (رنده) – وسیله‌ای برای رنده کردن مواد.
    • Exemple : Râper le fromage pour la pizza.
  6. Moule (قالب) – ظرف برای شکل دادن به غذا.
    • Exemple : Verser la pâte dans le moule à gâteau.
  7. Planche à découper (تخته برش) – سطحی برای برش مواد.
    • Exemple : Utiliser une planche à découper pour les légumes.
  8. Couteau (چاقو) – وسیله‌ای برای بریدن و برش دادن.
    • Exemple : Utiliser un couteau bien aiguisé pour couper la viande.
  9. Tamis (الک) – وسیله‌ای برای جدا کردن ذرات ریز.
    • Exemple : Tamiser la farine avant de l’utiliser.
  10. Bol (کاسه) – ظرف برای مخلوط کردن و سرو غذا.
    • Exemple : Mélanger les ingrédients dans un bol

این اصطلاحات به شما کمک خواهند کرد تا در آشپزی به زبان فرانسه با اعتماد به نفس بیشتری عمل کنید و ارتباط مؤثرتری با سایر آشپزها و دستورهای غذایی برقرار کنید.

سخن پایانی

در این مقاله، تلاش کردیم تا با ارائه‌ی اصطلاحات کاربردی در زمینه‌های مختلف، از جمله اصطلاحات پزشکی، ورزشی و آشپزی، به شما در آموزش زبان فرانسه کمک کنیم. یادگیری زبان فرانسه، با آشنایی با اصطلاحات ویژه و تکنیک‌های مربوطه، می‌تواند تجربه‌ای مفید و کاربردی باشد که به تسلط شما در مکالمات مختلف کمک خواهد کرد.

برای کسانی که به دنبال گسترش مهارت‌های زبان فرانسه خود هستند، موسسه زبان نگار ارائه‌دهنده‌ی کلاس‌های زبان فرانسه به صورت آنلاین، حضوری و خصوصی است. دوره‌های آموزشی آنلاین موسسه، این امکان را به شما می‌دهد که از هر نقطه‌ای به یادگیری زبان فرانسه بپردازید و با بهره‌مندی از منابع آموزشی دیجیتال، در زمان‌های مناسب خود، به یادگیری ادامه دهید.

اگر تمایل دارید یادگیری خود را با تعامل بیشتر و به صورت شخصی دنبال کنید، کلاس‌های زبان فرانسه حضوری و خصوصی موسسه زبان نگار، به شما این فرصت را می‌دهد تا با استادان مجرب در جلسات فردی یا گروهی به تقویت مهارت‌های زبانی خود بپردازید و سریع‌تر به اهداف زبانی خود دست یابید.

با توجه به اهمیت یادگیری زبان فرانسه در دنیای امروز و نیاز به تسلط بر اصطلاحات مختلف، موسسه زبان نگار به شما کمک خواهد کرد تا در هر زمینه‌ای از زبان فرانسه که نیاز دارید، به تخصص کافی دست یابید و با اطمینان بیشتری در مکالمات مختلف شرکت کنید.

سوالات متداول 

  1. چگونه می‌توانم با اصطلاحات پزشکی زبان فرانسه آشنا شوم؟ برای آشنایی با اصطلاحات پزشکی زبان فرانسه، مطالعه منابع آموزشی معتبر و شرکت در دوره‌های زبان فرانسه تخصصی در زمینه پزشکی پیشنهاد می‌شود. موسسه زبان نگار دوره‌های تخصصی آنلاین و حضوری را ارائه می‌دهد که می‌تواند به شما در یادگیری این اصطلاحات کمک کند.
  2. آیا یادگیری اصطلاحات ورزشی زبان فرانسه برای من مفید است؟ بله، یادگیری اصطلاحات ورزشی زبان فرانسه به ویژه اگر به ورزش‌های فرانسه‌زبان علاقه‌مندید یا قصد دارید در محیط‌های ورزشی بین‌المللی فعالیت کنید، بسیار مفید است. این اصطلاحات به شما کمک می‌کند تا به طور مؤثرتر با ورزشکاران و مربیان ارتباط برقرار کنید.
  3. چطور می‌توانم اصطلاحات آشپزی به زبان فرانسه را یاد بگیرم؟ برای یادگیری اصطلاحات آشپزی زبان فرانسه، می‌توانید از منابع آموزشی تخصصی، کتاب‌های آشپزی فرانسوی و دوره‌های زبان فرانسه مرتبط با آشپزی استفاده کنید. موسسه زبان نگار دوره‌های آموزشی مختص به اصطلاحات آشپزی نیز برگزار می‌کند که به یادگیری شما در این زمینه کمک می‌کند.
  4. آیا موسسه زبان نگار کلاس‌های ویژه برای یادگیری اصطلاحات تخصصی زبان فرانسه دارد؟ بله، موسسه زبان نگار کلاس‌های ویژه‌ای برای یادگیری اصطلاحات تخصصی زبان فرانسه در زمینه‌های مختلف از جمله پزشکی، ورزشی و آشپزی دارد. این کلاس‌ها به صورت آنلاین، حضوری و خصوصی در دسترس است و می‌توانید با توجه به نیازهای خود، دوره مناسب را انتخاب کنید.
  5. چگونه می‌توانم به صورت مؤثر اصطلاحات کاربردی زبان فرانسه را یاد بگیرم؟ برای یادگیری مؤثر اصطلاحات کاربردی زبان فرانسه، توصیه می‌شود از منابع متنوعی مانند کتاب‌های درسی، اپلیکیشن‌های آموزشی، فیلم‌ها و پادکست‌ها استفاده کنید. همچنین، شرکت در دوره‌های آموزشی زبان فرانسه و تمرین مستمر با استفاده از این اصطلاحات در مکالمات واقعی به تقویت یادگیری شما کمک خواهد کرد.
  6. آیا موسسه زبان نگار دوره‌های آنلاین برای یادگیری اصطلاحات کاربردی زبان فرانسه ارائه می‌دهد؟ بله، موسسه زبان نگار دوره‌های آموزشی آنلاین ویژه‌ای برای یادگیری اصطلاحات کاربردی زبان فرانسه ارائه می‌دهد. این دوره‌ها به شما این امکان را می‌دهند که از هر کجا و در هر زمان به یادگیری ادامه دهید و با استفاده از منابع آموزشی دیجیتال، با اصطلاحات مختلف آشنا شوید.
  7. چه منابعی برای یادگیری اصطلاحات کاربردی زبان فرانسه توصیه می‌شود؟ منابع مفید برای یادگیری اصطلاحات کاربردی زبان فرانسه شامل کتاب‌های تخصصی، دیکشنری‌های دو زبانه، اپلیکیشن‌های آموزشی، دوره‌های آنلاین و منابع دیجیتال آموزشی است. استفاده از این منابع همراه با تمرین منظم به یادگیری بهتر و سریع‌تر اصطلاحات کمک می‌کند.
  8. آیا کلاس‌های زبان فرانسه خصوصی برای یادگیری اصطلاحات تخصصی مفید هستند؟ بله، کلاس‌های خصوصی زبان فرانسه به ویژه برای یادگیری اصطلاحات تخصصی بسیار مفید هستند. در این کلاس‌ها، شما می‌توانید با تمرکز بیشتر بر روی نیازهای خاص خود، به یادگیری اصطلاحات تخصصی بپردازید و به سرعت پیشرفت کنید. موسسه زبان نگار این نوع کلاس‌ها را به صورت حضوری و آنلاین ارائه می‌دهد.

با توجه به اهمیت یادگیری اصطلاحات کاربردی زبان فرانسه، استفاده از دوره‌های آموزشی و منابع مناسب می‌تواند به شما کمک کند تا به تسلط بیشتری در این زبان دست یابید و در زمینه‌های تخصصی مختلف موفق‌تر عمل کنید.